ایران و جهان

پایان تلخ فرش دستباف ایرانی؛ صادراتی که ۹۸ درصد کاهش یافت

به گزارش خبرنگار مهر، قصه تار و پودهای فرش دستباف ایرانی داستان هزارتویی دارد که قرن‌ها است راه خود را در بازارهای جهانی پیدا کرده و نام خود را با ایران گره زده و هر جا که نامی از کشورمان به میان می‌آید، فرش دستباف هم به عنوان یک یادمان در کنار آن، خودنمایی می‌کند. آمارها نیز مهر تأییدی بر این گزاره می‌زند؛ به عنوان نمونه سال ۱۳۷۳ میزان صادرات غیرنفتی کشور ۴ میلیارد و ۸۲۴ میلیون دلار بود که سهم صادرات فرش ۴۴ درصد یعنی معادل ۲ میلیارد و ۱۱۲ میلیون دلار بوده است.

اگرچه از سال ۱۳۷۴ به این سو صادرات فرش دستباف کمتر از سال‌های قبل خود شد اما هرگز به کمتر از ۵۰۰ میلیون دلار نرسید و با توجه به میزان صادرات غیرنفتی ایران در آن سال‌ها که ارقامی بین ۵ تا ۷ میلیارد دلار بود رقم قابل توجهی نیز محسوب می‌شد؛ از سویی دیگر با توجه به کیفیت فرش ایرانی، همواره اولین کشور صادرکننده این محصول بودیم.

اما زوال فرش ایرانی با ورود به دهه ۹۰ و تشدید تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران کلید خورد، تا جایی که ارزش صادرات فرش دستباف ایران از ۴۲۷.۳ میلیون دلار در سال ۱۳۹۱ به ۲۹۰ میلیون دلار در سال ۹۴ رسید. در ادامه نیز پس از خروج آمریکا از برجام و قرار گرفتن فرش ایرانی در اولین لیست تحریمی دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا، صادرات فرش ایرانی به کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار رسید به گونه‌ای که صادرات این کالا در سال ۹۸ کمتر از ۷۳ میلیون دلار بود. در ادامه نیز با تحریم‌های داخلی که دست به دست تحریم‌های خارجی داد کار برای فرش ایرانی به جایی رسید که در سال ۱۴۰۱ تنها ۵۰.۷ میلیون دلار از این کالا صادر شد. رقمی که ۷۸ درصد کاهش نسبت به سال ۹۷ و نزدیک به ۹۸ درصد کاهش (به قیمت جاری) نسبت به سال ۷۳ را نشان می‌دهد.

همچنین طی نیمه نخست امسال تنها ۳۲ میلیون دلار فرش دستباف صادر شده است که پیش‌بینی می‌شود صادرات فرش دستباف امسال نسبت به پارسال با افت حدود ۲۰ درصدی مواجه شود.

جایگزینان ایران

طی سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۲ در بازار تجارت جهانی فرش دستباف به صورت میانگین بیش از ۱۵۰ کشور صادرکننده وجود داشته است. طی سال ۲۰۲۲، کشورهای هند با ۳۱۰ میلیون دلار و سهم حدود ۳۰.۳ درصد از کل صادرات فرش، چین با ۹۳.۱ میلیون دلار و سهم حدود ۹.۱ درصد از کل صادرات فرش و مصر با ۸۹.۸ میلیون دلار با سهم حدود ۸.۸ درصد از کل صادرات سه کشور عمده در صادرات فرش دستباف طی سال‌های مزبور بوده‌اند. پس از این کشورها نپال با سهم حدود ۸.۳ درصد، پاکستان با سهم حدود ۷.۷ درصد و ایران با سهم ۷.۴ درصد از کل صادرات فرش دستباف جهان در رتبه‌های بعدی قرار می‌گیرند. ۷۱.۵ درصد از کل صادرات فرش دستباف جهان توسط این شش کشور تأمین می‌شود.

این در حالی است که آمارها حاکی از این است که ایران در سال ۲۰۱۱، حدود ۲۵.۵ درصد از عرضه فرش دستباف در بازارهای جهانی را به خود اختصاص داده که بیشترین متوسط سهم سالانه جهانی از بازار فرش در دوره ۲۰۱۱-۲۰۲۲ بوده است. سهم ایران از صادرات فرش دستباف در دوره ۲۰۱۱-۲۰۲۲ کاهش یافته و از ۲۵.۵ درصد به ۷.۴ درصد رسیده است. برعکس سهم رقبای ایران از جمله هند، چین، نپال و پاکستان در حال افزایش بوده است. به نحوی که کشور هند توانسته سهم خود را از ۱۵ درصد در سال ۲۰۱۱ به ۳۰.۳ درصد در سال ۲۰۲۲ افزایش دهد. البته صادرات هند تغییر قابل توجهی نداشته و دلیل افزایش سهم هند از بازار صادرات جهانی، کاهش قابل توجه صادرات ایران بوده است.

چرا باید به فرش دستباف توجه کرد؟

اگرچه صادرات کالاهای مختلف طی سال‌های گذشته با کاهش و مشکل مواجه شده اما افت صادرات فرش دستباف با سایر کالاها فرق دارد چراکه این کالا علاوه بر اینکه نمادی از هنر اصیل ایرانی و شناسنامه کشور محسوب می‌شود از نظر اقتصادی نیز به دلیل اینکه همواره ۸۵ درصد فرش ایرانی صادر می شده به شدت توسعه محور و ارزآور بوده است، از سویی دیگر نیز این صنعت همواره اشتغال‌زایی پایدار به ویژه در مناطق روستایی و عشایرنشین به همراه داشته است.

نکته مهم آن است که به دلیل گران بودن فرش دستباف و کاهش قدرت خرید مردم، خریدار داخلی این محصول زیاد نیست و بر همین مبنا هم بوده که طی سال‌های گذشته فرش دستباف یک محصول صادرات محور شناخته می شده است. بنابراین زمانی که صادرات این محصول با مشکل مواجه شود طبیعتاً تولید هم دیگر صرفه اقتصادی نخواهد داشت و علاوه بر از بین رفتن ظرفیت‌های اشتغال‌زایی، بافندگان ایرانی نیز یا مجبور به تغییر شغل و یا مجبور به مهاجرت به شهرها و یا کشورهای دیگر به ویژه ترکیه و هندوستان می‌شوند

همچنین طبق آمارهای وزارت صمت بخش عمده‌ای از زنجیره اشتغال ۲ میلیون نفری فرش دستباف در سراسر کشور را بافندگان تشکیل می‌دهند که در دوران رکود بخش کوچک‌تری جذب این بازار می‌شوند و هرچه از میزان اشتغال در این حوزه و فعالیت بافندگان در این عرصه کاسته شود، میزان مهاجرت به حاشیه شهرها وآسیب‌های اجتماعی، تغییر بافت و فساد افزایش می‌یابد و تبعات این رخداد، سبب ایجاد چالش‌های جدی در حوزه امنیت کشور خواهد شد.

نکته دیگر اینکه بر اساس مطالعات انجام شده، ایجاد یک شغل در صنعت فرش نزدیک به ۶ درصد ایجاد شغل در صنعت اتومبیل هزینه ایجاد می‌کند ایجاد یک شغل در صنعت فرش نزدیک به ۶ درصد ایجاد شغل در صنعت اتومبیل هزینه ایجاد می‌کند. همچنین برای اشتغال‌زایی در صنعت فرش نیاز به سرمایه‌گذاری گسترده دولتی و یا حتی حمایت‌های خاص دولت هم نیست چرا که درجایی که تولید شغل بسیار سخت و هزینه‌بر است به‌راحتی با تولید فرش می‌توان ایجاد شغل کرد. دولت اظهار می‌کند که تولید یک شغل حدود ۵۰۰ میلیون تومان هزینه دارد، اما این کار در بخش خصوصی به صورت رایگان انجام می‌شود.

بنابراین صنعت فرش ایرانی برخلاف سایر صنایع با کمترین میزان هزینه و کمترین نیاز به حمایت و سرمایه گذاری دولت و با اتکا به خود طی سال‌های گذشته توانسته بود یکی از ارکان اصلی و مهم صادرات غیرنفتی و ارزآور کشور باشد؛ صنعتی که امروز به دلیل سنگ اندازی های دولتمردان به وضعیتی دچار شده که نه تنها جای خود را به کشورهایی همچون مصر، پاکستان، هندوستان، چین و… داده است بلکه بافندگان ایرانی نیز مجبور به تغییر شغل یا مهاجرت شده‌اند.

عبداله بهرامی مدیرعامل اتحادیه سراسری تعاونی‌های تولیدکنندگان فرش دستباف در این ارتباط می‌گوید: در طول ۱۰۰ سال گذشته یک تاجر فرش ایرانی هرگز در خارج از کشور سرمایه گذاری نکرده و همیشه از این محل ارز به کشور بازگشته است؛ بدون اینکه ناظری وجود داشته باشد این چرخه در حال فعالیت بوده است.

بهرامی تاکید می‌کند: دولت باید از تولید حمایت و در بخش فرآوری فرش سرمایه گذاری کند و تسهیلات دهد؛ حمایت از صنعت فرش خیلی ساده است اما همین فرایند ساده را به قدری سخت کرده‌اند که وقتی وارد حوزه تولید و صادرات می‌شوید می‌بینید که صادرات فرش ضد ارزش شده و به مثابه قاچاق است.

وی می‌گوید: وقتی یکی کارگاه قالی‌بافی بسته شد و قالیباف وارد شغل دیگری شد فعال‌سازی مجدد این کارگاه سخت است زیرا کار قالیبافی کار ساده ای نیست و پیچیدگی‌های خود را دارد.

۱۱ علت عمده افت فرش ایرانی

بر اساس این گزارش، ۱۱ مورد را می‌توان به عنوان عمده دلایل زوال صادرات فرش دستباف ایرانی برشمرد.

۱. از دست رفتن حجم بالای فروش در بازارهای اروپایی و آمریکایی با اعمال شدن تحریم‌ها علیه ایران

۲. عرضه شدن فرش‌های بی کیفیت و ارزان قیمت کشورهای چین و هندوستان با عنوان فرش‌های دستباف ایرانی

۳. حذف مرکز ملی فرش از ساختار جدید وزارت صمت که بیانگر بی توجهی این وزارتخانه به صنعت فرش است.

۴. مشکلات شدید در انجام نقل و انتقال پول و حضور در بازارهای بین المللی در چندین سال اخیر

۵. اجرای سیاست نادرست تعهد ارزی که باعث دلزدگی بازرگانان داخلی برای صادرات طی سال‌های اخیر شد؛ در تعهد ارزی تاجران فرش موظف و متعهد می‌شوند که ارز حاصل از فرشی که هنوز نفروخته‌اند را به طرقی که بانک مرکزی تعیین کرده، تحویل دهند. (البته در بودجه امسال فرش دستباف معاف از رفع تعهد ارزی شد)

۶. بی میلی بازرگانان داخلی برای صادرات فرش به دلیل مشکلات عدیده داخلی

۷. خام فروشی مواد اولیه به دلالان خارج کشور، استفاده از مواد اولیه نامرغوب و با کیفیت پایین، عدم استفاده از تکنولوژی پیشرفته در تولید مواد اولیه از جمله رنگ و نخ

۸. عدم ارزیابی بازار جهانی و کار کارشناسی و البته عدم اختصاص اعتبارات لازم برای مطالعه علمی و اصولی بازارهای جدید؛ با پیشرفت و گسترش بازارهای جهانی دیگر کار کردن به صورت سنتی امکان پذیر نیست و این یک نیاز مهم است که کارشناسانی با بررسی فرهنگ، تقاضا و سلیقه کشورهای مختلف بتوانند یک برنامه هدفمند برای تولید قالی‌های ایرانی مدون کنند.

۹. تولید انبوه فرش ماشینی توسط نهادها به بهانه اشتغالزایی عدم توجه به سلایق و نیازهای مصرف‌کنندگان، عدم دسترسی به اطلاعات و نیازهای بازار،

۱۰. عدم اختصاص اعتبارات لازم برای بازمعرفی و تبلیغات فرش دستباف در بازارهای موجود

۱۱. بهره‌گیری از محیط غیراستاندارد برای تولید فرش، کم توجهی به حقوق و مزایا و بیمه کارگران شاغل در این صنعت، عدم بهره‌گیری از کارگاه‌های متمرکز و عدم حمایت مادی و معنوی دولت از بافندگان فرش دستباف


منبع: مهر

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

katarakt ameliyati
دکمه بازگشت به بالا