فلسطین در آینه شعر خط پررنگ شعر پایداری فلسطین در شعر امروز/ نیل به بلعیدن فرعونان عادت دارد
خبرگزاری فارس – گروه کتاب و ادبیات: قدس، آرمان فلسطین، انتفاضه، مقاومت، مبارزه با کشور جعلی کودککش و غاصب صهیونیستی. اینها همه عباراتی است که در فرهنگ کشور سالها است جاری شده است.
با توجه به اینکه در آستانه راهپیمایی روز جهانی قدس هستیم به همین بهانه نگاهی به اشعار سروده شده در رابطه با مقاومت و انتفاضه ملت فلسطین کردیم. وقتی به اشعار سروده شده در این حوزه مینگریم از اسامی بزرگ شعر معاصر فارسی تا جوانان همه را در این موضوع فعال میبینیم. مسئله شعر پایداری فلسطین خط پررنگی در شعر روزگار ما به جا گذاشته است و این موضوع مورد اذعان شاعران بسیاری است.
مرحوم طاهره صفارزاده، مرحوم حمید سبزواری، علی معلم دامغانی، سیدعلی موسوی گرمارودی، مرحوم مشفق کاشانی، مرحوم سلمان هراتی، مرحوم قیصر امینپور، مرتضی امیری اسفندقه، علیرضا قزوه، حسین اسرافیلی و شاعران متاخرتری مانند علیمحمد مودب، محمدمهدی سیار، امید مهدینژاد، محمدسعید میرزایی، مرتضی حیدری آلکثیر و هاشم کرونی تنها برخی از اسامی است که در گستره اسامی شاعرانی که در ارتباط با موضوع فلسطین و مبارزه با رژیم صهیونیستی شعر سرودهاند و باید یادآوری کرد که شاعران بسیاری به مسئله مقاومت و پایداری در اشعارشان اشاره کردهاند، حتی آنهایی که اشعارشان ربطی به مقاومت و جنگ نداشته اما تعدادی از سرودههای خود را به این موضوع اختصاص دادهاند.
نکته جالب توجه در این بین تنوع مضامین و قالبهایی است که شعرا از آن برای سرودن شعرشان سود بردهاند. استفاده از قالبهای کلاسیک و جدید در اشعار شاعران به چشم میخورد اما به نظر میرسد که برتری با اشعار سروده شده در قالب کلاسیک باشد.
به همین خاطر سرودهای از مرحوم قیصر امینپور را در این بخش با هم میخوانیم. «پنجره»، اسم شعری است که این شاعر دردمند آن را برای فلسطین سروده است.
در انتهای کوچهی شب، زیر پنجره
قومی نشسته خیره به تصویر پنجره
این سوی شیشه، شیون باران و خشم باد
در پشت شیشه بغض گلو گیر پنجره
اصرار پشت پنجرهی گفتگو بس است
دستی برآوریم به تغییر پنجره
تا آن که طرح پنجرهای نو در افکنیم
دیوار ماند و حسرت تصویر پنجره
ما خواب دیدهایم که دیوار شیشهای است
اینک رسیدهایم به تعبیر پنجره
تا آفتاب را به غنیمت بیاوریم
یک ذره راه مانده به تسخیر پنجره
جز با کلید ناخن ما وا نمیشود
قفل بزرگ بسته به زنجیر پنجره
محمود شاهرخی که با تخلص جذبه شعر میسرود در یک مثنوی نزدیک بودن روز نابودی رژیم اشغالگر قدس را نوید داده است.
یحیی به کویت راهبی، موسی شبانی
عیسی به مهد کودکی، شیرین زبانی
ای زایرت در لیلهالاسرا محمد(ص)
با لفظ «بارکنا» تو را بستود ایزد
ای قدس ای آزرده از تیغ شقاوت
ای نای تو مجروح از چنگ قساوت …
خوش باش، کان دوران جانفرسا سر آمد
مهر ظفر از مطلع ایران بر آمد
با فارسان عرصه احزاب و خیبر
ما وارثان تیغ دشمن سوز حیدر
با لشگری هر یک ز حیدر همچو طالوت
آییم چون سیلی دمان بر محو جالوت
بار دیگر ما قطعه خیبر بگیریم
زین مرحبان کفر آیین سر بگیریم
سازیم بر اهریمنان آن قطعه را تنگ
شوییم از دامان تو این لکه ننگ
بر خصم دوم چون شام تاریک است آن روز
ای قدس باور کن که نزدیک است آن روز
با نگاهی به واژگان و مضامین به کار برده شده در ساخت اشعار سروده شده شاهد هستیم که دایره واژگان به کار رفته در این اشعار تابع کلماتی است که امید را منتقل کند. هر چند عباراتی هم در جهت نشان دادن تیرگی رژیم صهیونیتستی در اشعار دیده میشود تا خواننده را در حال و هوای اشعار قرار دهد. پنجره، شب، روز، نور، برخاستن، بانگ زدن، خشم، خون و زیتون.
نکته جالبی که در رابطه با اشعار پایداری باید مورد اشاره قرار گیرد، این است که حجم اشعار سروده شده در این بین بسیار است که اغلب آنها اشعاری درخور توجه هستند و شاعر توجه داشته که مبادا شعرش دارای تاریخمصرف باشد. شهید احمد زارعی که باید او را صدای شعر انقلاب دانست نیز در همین رابطه سرودهای دارد.
سنگ بردار فلسطین! همه سنگ اندازند
بانگ بردار برادر! همه بیآوازند
چه کسی گفت که فریاد تو بیتاثیر است
از ازل تا به ابد جلوه یک تکبیر است
گر بخواهند و نخواهند تو را میخواهیم
گر بیایند و نیایند تو را میخواهیم
جامها تیره ولی عشق در آن تابان است
آستین پاره ولی دست خدا در آن است
بوی خیبر ز پس کوه اُحد میآید
رفته رفته است که اسلام به خود میآید
سر من، زخم تو از خیبر و خندق دارد
تیغ خونریز تو بر گردن من حق دارد
تیغ عشاق بلندست و نیاید کوتاه
راه ما از دل زخم است و ببرّیم این راه
تا سلاح علوی در کف من میروید
خود به خود بر بدن دشت کفن میروید
این زره نیست که کردید به تن، این کفن است
باز هم مرحبتان زیر سم اسب من است
آب خورده است ز خونهای شما شمشیرم
به علی قبله خود را ز شما میگیرم
در این بین حجم سرودههای قوالب نو نیز قابل توجه است. سیدعلی موسوی گرمارودی شعری مشهور با عنوان «حماسه سنگ» دارد.
من اهل قدس
اهل فلسطینم
در دستهای کوچک من، سنگ
بر دوش،
یک فلاخن سنگافکن
در دل، هوای جنگ
در پیش روی،
دشمن
این سنگ
میراث ماست
میراث روزهای خدایی
وینک به روزهای جدایی،
این سنگ
چون سجیل
در روزهای سرد شقاوت
میراث آتشین ابابیل است
تا
خشم مرا
بر دشمنان قدس
فرو بارد
بر لشکر مهاجم غاصب
سگهای زخمخوردهی شمعون
بوزینههای صهیون
آری این سنگ است
اینک، تنها
ارآم میرباید از دشمن
در چشم دوست نیز،
میپرسم:
آیا میشکند خواب؟
در این اشعار نیز بسامد واژگانی مانند سنگ، ابابیل، سجیل و … نیز بالا است. توجه به مسائل انسانی نیز دیگر نکتهای است که در بخشی از سرودهها به چشم میآید. علیمحمد مودب یکی از زمره شعرایی است که به مسئله اشغال فلسطین و جنایتهای رژیم اشغالگر قدس از زاویه یک انسان با طبعی لطیف نگاه کرده است. توجه به کودکان فلسطینی بروز بسیاری در اشعار این شاعر دارد.
به خدا قیافهی دراکولا ندارد
چنگال ندارد
شاخ ندارد
دُم ندارد
فقط کمی از من اخموتر است
و کمی از تو لاغرتر
عربی را از مادرش آموخته است
دویدن را از پدرش
و آوارگی را از زمین
به خدا قیافهی دراکولا ندارد
با همان معصومیتی سنگ میاندازد
که همهی کودکان
قوطیهای حلبی را هدف میگیرند
یکی است مثل من و تو
فقط وقتی تفنگ بازی میکند
دشمنانش
تفنگهای راستکی دارند
سلمان هراتی از شعرای پیشگام انقلاب اسلامی سرودهای در قالب سپید دارد که بیانی لطیف و شاعران و با بهرهگیری از مضامین قرآنی به نابودی رژیم صهیونیستی اشاره کرده است.
یک شاخه گل محمدی
با شدتی شگفت
در برودت سینا شکفت
چندان که
هفت ستون سیمانی فرو ریخت
و دیکتاتورها، سر گیجه گرفتند
نظامیان
جهت پیشگیری طوفان
امواج را
در سواحل نیل بازرسی میکنند
اما در تقدیر آمده است
این بار چون گذشته
صندوق حادثه
در اطراف دستهای امین آسیه
لنگر میگیرد
پلیس
بین گل محمدی و مردم
دیوار میکشد
و نمیداند که
نیل به بلعیدن فرعونان
عادت دارد
آه…
بر موجهای نیل
صندوق حادثه را …
علیرضا قزوه را باید یکی از میدانداران شعر پایداری و اعتراض در روزگار کنونی دانست. با نگاهی به آثار او این مسئله برای خواننده مسجل میشود. قزوه هرجا لازم بوده که با زبان شعر فریاد بزند، شعری سروده و فریادش را به گوش ظالم رسانده است. این شاعر که در قوالب مختلف طبعآزمایی کرده اشعار بسیاری برای مسئله فلسطین سروده است.
بار دیگر نیز میگویم
این ستارههای ششپَر
در مسیر ماه چون میناند
ای دریغا نام داوود
ای دریغاتر ستاره
ای دریغا ماه
قدس،
خون یحیی در دل تشت است
قصهی یوسف درون چاه
سنگها آبستن ابرند
باران کم نخواهد شد
هرشهید، ابری است
جمعهها درسجدهی خونین
از شهیدان کم نخواهدشد
بار دیگرنیز میگویم
سیدی زخمی ست اینک قدس
و خبرها همچنان خونین
دردها سنگین
سنگها بُرّاتر از تیغ صلاحالدین!
مرتضی امیری اسفندقه نیز که در قصیده تبحر دارد و یکی از احیاگران قالب نیمایی است سرودهای در قالب اخیر دارد که با رنگ و بوی اعتراض فریاد سروده شده است.
شبیه معرکهگیران دورهگرد،
ببین!
ببین جماعت مرموز ماربازان را
قماربازان را
که بر سر من و تو تاس جنگ میریزند
در سبدهاشان
به جای ماهی، زالو است
به جای شبچره، چلپاسههای ریز و درشت
کجاست معجزهتان؟
پیمبران دروغین عصر آزادی!
به احترام تموچین!
به حرمت هیتلر!
به سازمان ملل احترام بگذاریم!
به عنکبوت سیاه
به هوچیان میمانید
بساط معرکهگیران پیر شعبده باز
به ناز شست شما گرم است
کرشمههای شما
جواز داده به این افعیان افیونی
که طبل جنگ بکوبید
وگرنه حجتتان چیست؟
در این سکوت سیاه …
امید مهدینژاد یکی از شعرایی که این سالها با اشعار طنز بیشتر شهرت یافته اما در عرصه شعر جدی دارای قدرت فوقالعادهای است او شعری برای سیدحسن نصرالله سروده که در آن سران کشورهای عربی را هجو کرده است.
سید حسن!
نام تو را باید
از فهرست اعراب بزرگ خط بزنیم
تو
بجای آنکه در ایوان ویلای ساحلیات
لم بدهی
و چرت تابستانیات را
با دود قلیان مفرح کنی
تفنگ دست میگیری
و از پشت تریبون المنار
با نعرههایت
چرت ما را پاره میکنی
تو هیچ شباهتی به اعراب بزرگ نداری، سید حسن!
نه شکمت
آن اندازه است
که از پشت دشداشههای سفید
وقار عربیات را نمایان کند
نه چفیه و عقال داری
تازه عمامه سیاه سرت میگذاری
که ما را به یاد خمینی میاندازد
که یکبار چرتمان را پاره کرده بود
سید حسن!
بجای آنکه در حرمسرایت بگردی
و رقص عربی ممالیک گرجی و اوکراینیات را تماشا کنی
تا فردا در بهشت
برای مغازله با حوریان آماده باشی
در مخفیگاهت
مینشینی و نهجالبلاغه میخوانی
تو کافر شدهای، سید حسن!
و بر ماست که تو را به یهودیان اهل کتاب بسپاریم…
فقط به رسم مردان بزرگ عرب
صادق باش و بگو
برد موشکهایت
به ریاض که نمیرسد؟
محمدمهدی سیار نیز اشعار بسیاری با همین موضوع سروده که در اینجا شعری با مضمون پایداری و مقاومت از او با عنوان «این تابستان خواهد گذشت» را میخوانید.
بمبهای هدایت شونده
اشتباه نمیکنند
تانکهای مرکاوا
اشتباه نمیکنند
و آقای حقوق بشر
روسفید خواهد ماند
در لبنان
هیچ یک از اهداف غیرنظامی آسیب ندیده است
اینجا نوزادان
کفن پوش به دنیا میآیند
و جهاد
بر زنان و کودکان واجب است
اینجا
نخلها و خیابانها
عضو حزب اللهاند
اینجا
روشنایی شهرها
عضو حزب الله است
در سرزمین سیبهای سرخ
و پرتقالهای خونین
شاخههای زیتون
متنفرند از صلح
این تابستان خواهد گذشت
و بلافصل
بهاری درخواهد رسید
این تابستان خواهد گذشت
و روسیاهی
برای بشکههای چاق نفت خواهد ماند.
حجم اشعار سروده شده در رابطه با پایداری ملت فلسطین بسیار است و این گزارش تنها گذری بر برخی اشعار سروده شده در این زمینه انداختیم.
انتهای پیام/و
منبع: فارس