تحلیل آیت الله مصباح یزدی از نهضت عاشورا تحلیلی اجتماعی است
خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه-محمد ابراهیم یزدانی: عاشورا و کربلا را روایتی است به وسعت تاریخ و جهان. از این رو تمامی عالمان، مورخان و دانشمندانی که بویی از حق و حقیقت بردهاند؛ با نگارش آثار متعدد در حد توان خود به تفسیر این نهضت عظیم پرداختهاند. یکی از این بزرگ مردان آیت الله محمد تقی مصباح یزدی است که در سه قالب سه اثر مشخص به مسئله عاشورا پرداختهاند. گفتگوی ما با شاگرد ایشان حجت الاسلام سید احمد رهنمایی، ترسیم بخشی از دریای معرفت این عالم ربانی پیرامون این واقعه است.
* باتوجه به اینکه مهمترین اثر آیت الله مصباح یزدی در موضوع عاشورا، کتاب آذرخشی دیگر از آسمان کربلا میباشد؛ نوع نگاه و نحوه تحلیل ایشان از این واقعه را ابتدا برای ما تشریح بفرمائید، که ایشان چگونه به این موضوع پرداختهاند؟
باید گفت کتاب «پرتویی از آذرخش» نگاهی تاریخی به بحران حوادث صدر اسلام دارد و از تغییر حکومت و اجتماع حرف میزند. بنظر میرسد شاید بتوانیم این تحلیل ایشان را یک تحلیل اجتماعی از واقعه عاشورا بدانیم. دلیل این حرف بنده هم این است که علامه مصباح هرکجا که با این واقعه و حوادث عاشورا روبرو میشوند، ضمن تشریح و توصیف آن واقعه به پیوند و تحلیل آن با وقایع اجتماعی روز میپردازند و گرههای وقایع روز را با مسائل عاشورا مورد تحلیل قرار میدهند. وقتی کتاب را مطالعه میکنیم میبینیم که ایشان سعی میکنند به مسائل قطعی بپردازند و کمتر وارد حواشی و جزئیاتی میشوند که گاهی مورد خدشه واقع میشود و گاهی ممکن است سند قوی نداشته باشد. خیلی روی آنها تکیه نمیکنند و عمدتاً تکیه اصلی بحث را روی آنچه بیشتر مورد اتفاق و قابل اعتماد و معتبر است، قرار میدادند. همچنین یکی از نوآوریهای جدی که آیت الله مصباح در تعریف این قیام داشتند این بود که ایشان با اشاره به انحرافات و بحرانهای زمان به تحلیل قیام میپردازند. یکی از انحرافاتی که ایشان به آن اشاره میکنند و در ضمن مباحثشان مفصل به آن میپردازند و آن را دلیلی میدانند که سیدالشهداء (ع) آن حرکت عظیم را انجام دهند بحث انحراف فکری است و مهمترین و خطرناکترین انحرافی که به وجود آمده بود بحث قرائتهای جدیدی بود که منحرفین از اسلام و فرمایشهای پیامبر اکرم (ص) در جامعه رواج میدادند، برای اینکه کار خود را توجیه کنند و برای اینکه بگویند ما تابع واقعی پیامبر و ما مسلمان واقعی هستیم.
*آیت الله مصباح یزدی در موضوع عاشورا نگاهی انگیزشی و معرفتی را دنبال میکنند، آیا این نوع نگاه را میتوان وجه تمایز مسیر عاشورا پژوهی ایشان در نسبت با هم عصران دانست؟
یکی از مواردی که شاید بتوان گفت از نوآوریهای عاشورا پژوهی حضرت آیت الله مصباح یزدی است، همین تبیین نو و عمیقی است که بر اساس قرآن و سنت و فقه شیعی از واقعه عاشورا ارائه میدهند و دو عامل انگیزشی و معرفتی را درتبیین این واقعه مطرح مینمایند. نگاه غالب هم عصران ایشان در تبیین واقعه عاشورا این بود که به ابعاد و زوایای خود این رخداد بپردازند و از تطبیقهای زمانی گاهاً باز میماندند. اما ایشان در اوج حملات فکری و گفتمانی که به ایشان میشد، به تبیین قیام عاشورا از منظر فرهنگی و اجتماعی و تطبیق با اوضاع زمانه پرداختند و به این واسطه از بسیاری فتنهها پیشگیری کرده و به دفاع از ولایت پرداخت. آیتالله مصباح در بحث قیام سیدالشهداء (ع) و تطبیق با شرایط امروزی جامعه بحث پلورالیسم دینی و معرفتی را مطرح میکنند و مشابهتهایی را بین رخدادهای امروزی به اسم پلورالیسم و قرائتهای مختلف آن با آنچه در زمان یزید و معاویه و بنیامیه درصدد دستگاه سلطنت اموی به دنبال ترویج آن بودند، بیان میکنند. ایشان سعی میکنند این مسئله را باز کنند و تذکر دهند قرائتهای مختلف از اسلام موجب میشود جامعه را به رخوت کشانده شود. همان موضوعی که سیدالشهداء (ع) بهعنوان امربهمعروف و نهیازمنکر بیان میکنند و از ارکان و پایههای اصلی قیام بوده است.
*اگر بخواهید از رویکردها و نوع نگاه عاشورایی ایشان متناسب با آثارشان یاد کنید، به چه مشخصههایی میتوانید اشاره نمائید که بیشتر از همه در آثار ایشان با موضوع عاشورا ظهور و بروز دارد؟
رویکرد جدی و اصیلی که شاید بتوان به عنوان وجه تمایز عاشورا پژوهی علامه مصباح به آن اشاره کرد نگاهی است که ایشان به مسئله قیام و زمینهها و ماندگاری آن دارند. در واقع من به خاطر شناختی که از نزدیک با ایشان داشتم، میگویم نگاه عاشورایی علامه برخواسته از تفکر توحیدی و فلسفیشان بود. من میخواهم بگویم که اینگونه نیست که ایشان فقط یکسری نکات تاریخی را مطرح کنند که سایر مؤلفین تاریخ عاشورا بحث کردهاند. علامه مصباح با تطبیق تحلیل و روایت جامعه شناختی عاشورا با زمانهی ما یک اثر متمایز خلق کردهاند. همچنین وقتی به بحث فلسفه قیام، هدف قیام سیدالشهدا علیه اسلام و روش قیام امام در آثار ایشان نگاه میکنیم نکاتی میبینیم را که هیچ شخصی تاکنون به این نحو بیان نکرده است.
*این وجه تمایز و تفسیر نو از فلسفه قیام امام حسین (ع) چگونه بود که براساس نظر شما، اندیشه عاشورایی ایشان را متمایز کرده است؟
من به عنوان نمونه باید بگویم که علامه مصباح یزدی در یکی از بخشهای کتاب آذرخشی دیگر از آسمان کربلا، بصورت خیلی مفصل و البته کامل به زمینههای شکلگیری این قیام بزرگ اشاره میکنند و در پنج مرحله قیام عاشورا را بررسی مینمایند. اول راز ماندگاری قیام عاشورا، دوم زمینههای قیام، سوم فلسفه قیام، چهارم روش قیام و پنجم پیامدهای قیام را ایشان بیان مینمایند. علامه مصباح یزدی در روند عاشورا پژوهی خود اشاره میکنند که مبارزات و انقلابهایی که در جهان تشیع بوجود آمده، از مواردی است که میتوان نقش عاشورا در تکوین هویت شیعی و روحیه مبارزاتی و انقلابی آن را مشاهده کرد. ایشان با اشاره به قیام امام خمینی و برپایی انقلاب اسلامی بر مدار تفکر و شور و شعور حسینی آن را از نمونههای بارز هویت شیعی و عاشورایی معرفی میکنند. البته قیامهای دیگری که پس از قیام عاشورا توسط شیعیان در طول تاریخ تشیع رخ داده است نیز با این مدل، امکان بررسی و مطالعه پیدا میکنند، چرا که همه آنها با پرچم حسین بن علی و تمسک به حقیقت و باطن عاشورا علم مبارزه برافراشته و به جنگ و قتال و شهادت با ظلم و جور پرداختند و کشتن و یا کشته شدن را فوز و فلاح و رستگاری در راه خدای تعالی میدانستند. ایشان سعی میکنند برای امروز جامعه چه در داخل جامعه اسلامی و چه در بعد بینالملل و ارتباط با ملتها و دولتهای دیگر نسخهای را از قیام سیدالشهداء (ع) استنباط و ارائه کنند تا بتوان اهداف آن قیام را در جامعه امروزی جهانی پیاده کرد.
*آیا نگاه عاشورا پژوهانه علامه مصباح یزدی در آثارشان بسمت نگاه و نوع مواجه شخص خاصی یا موضوع خاصی تمایل پیدا کرده است؟
ببینید علامه مصباح یک فیلسوف جامعه شناس بود و خوب وقتی وارد موضوع و مسئلهای میشوند قطعاً نگاه و توجه ایشان به موضوع از همین زاویه است و به عنوان یک جامعه شناس حکیم و فیلسوف ابعاد و زوایای این واقعه بزرگ را مورد بررسی قرار میدهند. اما اینکه بگوییم نگاه ایشان در تفسیر این واقعه به سمت نگاه و افراد دیگری تمایل یافت یا نه؟ باید گفت ایشان شاگرد بزرگانی بوده است که همه در مسئله قیام امام حسین و عاشورا حرف داشتهاند. پس نباید تعجب کرد که علامه مصباح همان خط گفتمانی امام خمینی را در نگاه خودش به عاشورا را دنبال نماید. همچنین نوآوریهایی از ایشان در آثار عاشورایی مشهود است که نمایانگر حکیم و فیلسوف بودن ایشان است. در این کتاب علامه مصباح برخی از شبهاتی را که در زمینهی قیام عاشورا مطرح است را تشریح میکنند. مثلاً: چرا ما باید برای سیدالشهدا علیه السلام عزاداری کنیم؟ چرا به جای عزاداری فقط یک مباحثه یا میزگرد برای قیام امام حسین علیه السلام برگزار نکنیم؟ پاسخ ایشان اینگونه است که اساساً انسان وقتی که عزاداری میکند. این نهضت را هرسال باز آفرینی میکند و وقتی بازآفرینی رخ میدهد، اثر این نهضت مانند روزهای اول دوباره زنده میشود. یعنی دوباره دلها را تحریک میکند و حالت ظلم ستیزی انسان را تجدید میکند.
* آیا قرائت و پرداخت آیت الله مصباح در نگاه عاشورا پژوهانه خودشان صرفاً تاریخی بوده یا ترسیم جدیدی از این واقعه نیز داشتهاند؟
نگاه عاشورا پژوهی ایشان نوآوریهای جدید و جدی دارد. ما اگر بخواهیم بصورت مجمل قرائتهای ایشان از این واقعه را بگوییم، به چند عنوان کلی اشاره میکنم. علامه مصباح عاشورا را یک حماسه عظیم میدانست و معتقد است که این قیام سیدالشهداعلیه السلام از منظر دوست و دشمن یک قیام بی نظیر است و حماسهی حسینی یک حماسهای کم نظیر است. همچنین ایشان از منظر روایی و نوع ماندگاری قیام هم سخن به میان میآورند و از شگفتی این واقعه در تاریخ سخن میگویند. قرائتهای تاریخی غالباً به مرور وقایع و نوعی اشاره به مصیبتهای این واقعه بزرگ میکنند اما اثر عاشورایی ایشان، به ثمرات و دستاوردهای این حرکت هم اشاره میکنند که موجبات بقای دین و حفظ و تکوین آن میشود. ما کمتر چنین نگاه تحلیلی جامعه شناختی را در تفسیر واقعه عاشورا شاید بتوانیم ببینیم. علامه مصباح علاوه بر این تحلیل زمینهها و شواهدی که منجر به تحریف این واقعه تاریخی میشود را هم در نگاه خودشان تشریح نمودهاند. ایشان اشاره دارند که قیامهای دیگری را که ما داریم در تاریخ و حتی شخصیتها را خیلی وقتها تحریف کردند. ولی قیام سیدالشهدا را نتوانستند تحریف کنند، به قدری هدف این قیام که احیای دین خدا بوده شفاف است که هرکاری میکنند این قیام را نمیتوانند بگویند برای دنیا بوده است.
*به عنوان سوأل پایانی میخواهیم نظر شما را در مورد سیره و رویهای که آیت الله مصباح یزدی در زمینههای شکلگیری قیام عاشورا تشریح کردهاند را بدانیم و جایگاه این نگاه در کنار سایر گفتمانهای عاشورایی کجاست؟
خوب نگاهی که ایشان ایجاد کردند و خط فکری که در آن زمان با عنوان گفتار عاشورایی و مطالعه واقعه عاشورا بر محور موقعیت زمانی و رخدادهای آن زمان مطرح شد، موضوعی خاص و بکر بود. شاید ما خیلی اینگونه تحلیلهای دقیق از واقعه عاشورا را در زمانهای حساس نداشته باشیم. تجربه نزدیک به علامه مصباح مربوط به شهید بزرگوار آیت الله استاد مرتضی مطهری است که در زمانه خودش با شناخت مسئله عاشورا کتاب حماسه حسینی را نوشت. در واقع علامه مصباح یزدی با نگاهی که در دهه ۷۰ شکل گرفته بود و هجمههای دشمن به مقام ولایت و نظام، ایشان یک احساس تکلیفی مینماید و این سخنرانیهای را ایراد میکند. بیانی که هنوز همچون کلام استاد مطهری تازه است. در همین راستا ایشان عوامل بسترساز عاشورا را مطرح میکنند و در آن عوامل کلی ابتدا روی زمینههای اجتماعی تمرکز میکنند و مثلاً عواملی چون سطحی نگری، خرافه پرستی، طمع جامعه آن روز و عدم شناخت امام را اشاره میکنند.
اما اینکه بخواهم جایگاه نگاه علامه را در قاموس عاشوراپژوهی تبیین کنیم، کمی کار سختی است چرا که ایشان حکیم و فیلسوفی بود که علاوه بر اشراف بر مسائل تاریخی و روایی نگاهی جامعه شناختی و دوراندیشانه به وقایع تاریخی داشت، همین نگاه آثاری همچون آذرخشی دیگر در آسمان کربلا و … را از ایشان به جای میگذارد. چرا ما میگوئیم کار علامه مصباح دور اندیشانه است، چون در ایامی که همه غفلت میورزیدند از تهاجم غرب به کشورمان آیت الله مصباح یزدی با این تحلیلی نویی که از عاشورا و کربلا ارائه دادند، جامعه و امت حزب اللهیها را برای روزی که تهاجم فرهنگی غرب که پیش روی جوانان و کشورمان بود آماده کردند. علامه مصباح یزدی در اثر خود یک هوشیاری و بصیرتی به جامعه داد که زمینه فراهم شد تا دشمن بترسد. ایشان در برخی موارد و سخنرانیها به این موضوع اشاره دارند که اگر روزی در جامعه این اتفاق افتد و منکر جای معروف نشست و اقدامی صورت نگرفت جامعه اسلامی باید یک قیام شهادت طلبانه به اذن ولی فقیه همانند قیام سیدالشهدا انجام دهد. چنین نگاهی را شاید بتوان گفت ما در قاموس فکری عاشورا و کربلا کم داشتیم که علامه مصباح آن را تکمیل نمودند و با تفسیر خودشان از این واقعه، نسلی را تربیت کردند که ثمرات آن در بحرانهای بعدی کشور مشخص شد و نسلی مؤمن به ارزشها و پایبند به میثاقهای انقلاب اسلامی را تربیت کرد. بنظرم حرکت علامه مصباح یزدی در عاشورا پژوهیشان همان خط همیشگی دفاع از حق و حقیقت و همچنین مراقبت از امر ولایت است و تمامی هشدارهای ایشان در آثار عاشوراییشان هم مبتنی بر حفظ اصل ولایت و حفظ دین میباشد.
منبع: مهر