ایران و جهان

«بازخوانی یک حزب انقلابی»-۱/ گزارش فارس از حادثه تروریستی در حزب جمهوری اسلامی روایتی از شهادت یک «دبیرکل» انقلابی/ شهدای هفتم‌تیر نقاب از روی «نفاق» برانداختند

به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، واقعه هفتم تیر حادثه‌ای تروریستی بود که نام یک حزب را در تاریخ انقلاب جاودانه کرد، حزب جمهوری اسلامی که برای ایجاد انسجام تشکیلاتی و مقابله با لیبرال‌ها راه خود را در سپهر سیاسی پسا انقلابی گشوده بود، پس از برخی تحولات سیاسی دستخوش تغییراتی شد، انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی اتفاقی بود که در حیات این حزب تاثیر بسیاری گذاشت.

حزب جمهوری اسلامی مهم‌ترین حزب در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود، شماری از شخصیت‌های علمی، مذهبی و سیاسی ایران که در پیروزی انقلاب نقش داشتند و از یاران امام خمینی بودند حزب جمهوری اسلامی را در سال ۱۳۵۷ تأسیس کردند. این حزب به خاطر حُسن شهرت مؤسسان روحانی آن، به شدت از سوی جامعه انقلابی ایران مورد استقبال قرار گرفت و «سید محمد حسینی بهشتی» نخستین دبیرکل حزب جمهوری اسلامی شد.

وجود تشکیلات سیاسی فراگیر و کارآمد بعد از پیروزی انقلاب و دچار نشدن انقلاب به سرنوشت نهضت مشروطه فلسفه تأسیس حزب جمهوری اسلامی بود. حزب در جهت نیل به مقاصد خود فعالیت‌های گسترده‌ای کرد و به موفقیت‌های مهمی نایل آمد اما بر اثر عواملی از جمله اختلاف اعضای شورای مرکزی و اشتغال رهبران حزب در اداره امور مهم کشور با موافقت امام خمینی در سال ۱۳۶۶ تعطیل شد.


موسسین حزب جمهوری اسلامی

 

زمینه‌های شکل‌گیری یک حزب انقلابی

تنها یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در ۲۹بهمن ۱۳۵۷ شمسی، شماری از برجسته‏‌ترین شخصیت‏های علمی، مذهبی و سیاسی ایران که در پیروزی انقلاب اسلامی نقش مهمی داشتند و از یاران نزدیک حضرت امام‌خمینی(ره) محسوب می‏‌شدند حزب جمهوری اسلامی را تأسیس کردند؛ در روز اول ثبت‌نام، بیش از ۸۰ هزار نفر برای عضویت، به مراکز حزب در سراسر کشور مراجعه کردند.

مرتضی نبوی درباره نحوه استقبال مردم از تأسیس حزب جمهوری اسلامی می‌گوید: «مردم به‌دلیل نام حزب ابتدا تصور می‌کردند که هر کس که به جمهوری اسلامی اعتقاد دارد، باید عضو حزب باشد و به همین دلیل استقبال خوبی از عضویت در حزب می‌کردند و تعداد زیادی آمدند و ثبت‌نام کردند، در این میان از طرفداران همه‌ گروه‌ها بودند، سپس در دفتر مرکزی حزب در سرچشمه مشغول انجام مصاحبه و گزینش از میان کسانی بودیم که ثبت نام کرده بودند.»

 

مؤسسین حزب، بلافاصله پس از پیروزی انقلاب تلاش کردند که موافقت امام خمینی را برای تشکیل حزب جلب کنند، هاشمی رفسنجانی در این باره می‌گوید: «دولت که تشکیل شد من خودم رفتم پیش امام، گفت‌وگوی صریحی با امام کردم و گفتم بالاخره تا به حال ما مبارزه می‌کردیم اما از این به بعد مسئول اداره کشوریم. در نخستین قدم شما دیدید که یک حزب کوچک توفیق پیدا کرد دولت درست کند، اگر اینها نبودند شما حتماً مشکلتان بیشتر بود. به علاوه بیرون می‌بینید احزاب چگونه فعالیت می‌کنند… من گفتم ببینید بخشی از قلمرو جامعه را اینها دارند پر می‌کنند، ما هیچ جا نیستیم، در حالی که همه جا هستیم، معلوم است که حزب در شرایط مسئولیت اداره کشور یک ضرورت است. به هر حال اگر ما حزب نداشته باشیم دیگران که حزب دارند، شما که جلو دیگران را نمی‌خواهید بگیرید (ایشان نمی‌خواستند جلوی دیگران را بگیرند و مانع تحزب دیگران بشوند) خب آنها که دارند، فقط دوستان شما تشکیلات ندارند… گفتم روحانیت الان انسجامی که شما فکر می‌کنید، حتی در این شرایط ندارند، هرچه هم پیش برویم بدتر می‌شود، ما تشکیلات می‌خواهیم؛ ایشان پذیرفتند و گفتند که حزب تشکیل بدهید».

نحوه تأسیس حزب جمهوری اسلامی

در آن روزها بحث بر سر این بود که مؤسسین از ۳گروه «روحانی»، «تحصیل‌کرده و دانشگاهی» و «کسبه و بازاری» انتخاب و موجودیت حزب را رسما اعلام کنند. اما از آنجا که پس از پیروزی انقلاب هنوز چهره‌ها کاملا شناخته شده نبودند و توقعات و ادعاهای بسیاری از افراد سرشناس ممکن بود، مشکلاتی پدید آورد، لذا تصمیم گرفته شد که ۵نفر از روحانیون شناخته شده که مورد تأیید امام و همه اقشار ملت بودند، هیأت مؤسس باشند و تأسیس حزب جمهوری اسلامی را رسماً اعلام کنند. بدین‌ترتیب آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله بهشتی، حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی، حجت‌‌الاسلام باهنر و آیت‌الله موسوی‌اردبیلی به‌عنوان هیأت مؤسس، تأسیس حزب جمهوری اسلامی را به‌طور رسمی اعلام کردند.

دکتر باهنر، ۱۰۰ روز پس از تأسیس حزب، مواضع آن را در مسائل سیاسی، اعتقادی، اقتصادی و فرهنگی بیان داشت و تعداد اعضای حزب را تا آن روز، ۲میلیون نفر ذکر کرد. هدف این حزب، ایجاد یکپارچگی و همکاری هرچه بیشتر نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی، سامان‏بخشیدن به حکومت اسلامی و پایه‌‏گذاری دولت جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی بود.

 

نخستین موسسان حزب جمهوری، با همفکری و همکاری شماری دیگر از نیروهای انقلابی توانستند در دوره‏ای حساس و سرنوشت‏‌ ساز از تاریخ انقلاب اسلامی، در تدوین قانون اساسی و تشکیل ارکان نظام اسلامی، دفاع از مبانی فکری جمهوری اسلامی و تبیین اندیشه‏‌ها و برنامه‏‌های مترقی اسلام برای رشد و کمال جامعه اسلامی و نظام مردم‌سالاری دینی در برابر اندیشه‏‌های مارکسیستی، لیبرالی و ملی‏‌گرایی، نقشی مهم ایفا کنند، از همین رو، احزاب و گروه‏‌های منحرف و وابسته به بیگانگان و پشتیبانان خارجی آنان، با حزب جمهوری اسلامی و رهبران آن به مخالفت پرداخته و در دفعات متعدد، افراد مهم و مؤثر حزب و انقلاب را به شهادت رساندند.

از سوی دیگر روز سه‌شنبه ۳۰ خرداد سال ۶۰ طرح عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر در مجلس شورای اسلامی بررسی و با ۱۷۷ رای موافق تصویب شد و روز اول تیرماه، حضرت امام خمینی(ره) حکم عزل بنی‌صدر را از مقام ریاست جمهوری صادر کردند،  سازمان مجاهدین خلق پس از این وقایع، اعلام کرد که فعالیت‌های این سازمان وارد فاز نظامی شده و موج این فعالیت‌ها از مردم عادی در کوچه و خیابان تا مسوولین شاخص نظام را در بر گرفت.

انفجار در دفتر حزب

غروب ۷تیرماه ۱۳۶۰ انفجاری در سرچشمه تهران دنیا را لرزاند. ساعت ۲۰:۳۰ روز یکشنبه ۷تیر ۱۳۶۰، تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، هیأت دولت و… به‌تدریج به سالن اجتماعات دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران واقع در سرچشمه تهران وارد شدند. پس از پایان قرائت قرآن کریم و اعلام برنامه، آیت‌الله بهشتی سخن آغاز کرد. بحث درباره تورم بود، اما عده‌ای از اعضا خواسته بودند که راجع به انتخابات ریاست‌جمهوری نیز صحبت شود. دکتر بهشتی سخنانش را با این جملات ادامه داد: «ما بار دیگر نباید اجازه دهیم، استعمارگران برای ما مهره‌سازی‌ کنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند. تلاش کنیم کسانی را که متعهد به مکتب هستند و سرنوشت مردم را به بازی نمی‌گیرند، انتخاب شوند.»

جملات آیت‌الله بهشتی ناتمام ماند؛ صدایی مهیب برخاست و در کمتر از ثانیه‌ای از سالن جز تلی از خاک باقی نماند. بیش از ۷۰نفر از بهترین عزیزان انقلاب، به شهادت رسیدند. عامل بمب‌گذاری، منافق نفوذی به‌نام «محمدرضا کلاهی» بود که خود جزونیروهای خدماتی حزب به حساب می‌آمد و پس از انفجار موفق به فرار شد و راهی فرانسه شد.

 

بروز اختلافات و انحلال حزب

فعالیت‌های تشکیلاتی حزب جمهوری اسلامی در نهایت به دلیل اختلافات شدید درون حزبی که از اواخر سال ۶۰ و با حذف طیف لیبرال‌ها از صحنه‌ سیاسی کشور آغاز شده بود در سال ۱۳۶۶ متوقف شد.

با این همه، سه عامل اصلی را می‌توان در تضعیف و انحلال حزب جمهوری اسلامی دخیل دانست:

نخست اینکه تا پیش از آن، عملکرد حزب در واقع واکنشی بود در برابر گروه‌های معارض و رقیب همچون لیبرال‌ها و ملی‌گرایان. هدف اصلی از تاسیس حزب جمهوری اسلامی حفظ دستاوردهای انقلاب و مقابله با ضدانقلاب بود. حزب جمهوری در هدایت و پیشبرد نیروهای اصیل و مکتبی، توانایی زیادی از خود نشان داد که ظهور و بروز آن را به خوبی می‌توان در انتخابات مجلس اول شورای اسلامی و دیگر مواضع و موقعیت‌های حساس سیاسی دید. وجود گروه‌های رقیب تا اواخر سال ۶۰ موجب می‌شد تا اختلافات داخلی حزب فرصت تظاهر پیدا نکند، اما با حذف این گروه‌ها از صحنه سیاسی کشور طبیعتا فلسفه وجودی حزب نیز که مقابله با آنها بود از بین رفت. به‌ویژه که با رخ دادن جنگ تحمیلی، نوعی یگانگی و بسیج عمومی برای حفظ و حراست از انقلاب و مملکت پدید آمده بود که از شدت رقابت‌های حزبی و سیاسی می‌کاست.

دوم اینکه نحوه مدیریت شهید بهشتی، مقبولیت و نفوذ بالای ایشان در میان اعضا و دیگر رهبران حزب عامل مهمی در کاهش تنش‌های داخلی حزب بود. شهید بهشتی، راس ارکان حزب بود و با دتبیر، درایت و دانایی ویژه خود نه تنها در عرصه‌های سیاسی کشور به شدت تاثیرگذار بود در جریان تحولات و فعالیت‌های حزب جمهوری اسلامی هم تاثیر نخست را داشت. شهادت ایشان شکاف بزرگی در حزب پدید آورد و زمینه شدت یافتن تضادهای درونی در داخل آن را فراهم کرد.

سوم اینکه کثرت اشتغالات رهبران حزب، آنها را از مسائل و نیازهای اساسی حزب و رسیدگی درست و کامل به امور باز می‌داشت. به این ترتیب حزب از درون دچار خلا تشکیلانی و بن بست تولید فکر مناسب با فعالیت‌های آن شد و روز به روز به سوی سستی و ضعف حرکت کرد. بسیاری از اعضای باسابقه و تاثیرگذار حزب به دست گروهک‌های معاند حذف فیزیکی شده بودند و گروه دیگری هم یا درگیر فعالیت‌های شدید سیاسی -به‌ویژه در فضای جنگ تحمیلی- بودند و این امر، فعالیت حزبی را با مشکل روبرو می‌کرد.

با بروز اختلافات و جناح‌بندی‌هایی در بدنه این حزب پس از گذشت ۹ سال از تأسیس آن، مؤسسان حزب به فکر انحلال آن افتادند. شاید بتوان تمام مسئولیت‌ها و تأثیرهایی که این حزب در روند انقلاب داشت را در متنی که آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله اکبر هاشمی‌رفسنجانی برای انحلال حزب به امام خمینی نوشتند جست‌وجو کرد.

 

نامه به امام (ره)

متن نامه رهبر معظم انقلاب و هاشمی رفسنجانی به حضرت‌امام(ره) بدین شرح است: «همان‏طور که آن رهبر عزیز اطلاع دارند، تأسیس «حزب جمهوری اسلامی» از طرف هیأت مؤسس با مشورت آن مقام معظم و در شرایطی انجام شد که نیاز به یک تشکل در برابر انبوه مسائل در آغاز انقلاب و لزوم انسجام و انتظام نیروهای آگاه و مومن و گسترش آگاهی‌های انقلابی و تربیت کادرهای فعال و کارآمد برای اداره کشور و خنثی کردن توطئه گروهک‌ها و عوامل دشمن خارجی و ضدانقلاب داخلی بشدت احساس می‏شد. این حزب در طول سال‌های گذشته در حد توان خود به منظور تثبیت نظام جمهوری اسلامی و انجام تکالیف بزرگی که بردوش خود حس می‏کرد، از هیچ کوششی فروگذار نکرد؛ و در کوران توطئه‏‌های چپ و راست با فداکاری و تقدیم شهدایی که بعضی از آنان چهره‏های برجسته و فراموش نشدنی انقلابند، از جمله شهدای هفتم‌تیر، نقاب از روی نفاق برانداخت و مظلومیت و حقانیت خط امام را به نمایش گذارد. در طول جنگ تحمیلی، حزب جمهوری اسلامی در سراسر کشور به وظیفه اسلامی خود برای بسیج مردم و شرکت فعال در جبهه‏‌های نور عمل کرد، و جمعی از کادرها و اعضای آن در این جهاد مقدس به افتخار شهادت نایل آمدند. تعبد افراد این حزب به اسلام و اعتقاد راسخ آنان به ولایت فقیه، که خود عامل مهمی در کینه‌توزی ضدانقلاب بود، ایجاب می‏‌کرد که در مراحل و مقاطع مختلف انقلاب، با کسب رهنمودهایی از آن مقام معظم، حرکت حزب را تنظیم و سیاست‌های آن را پی‌ریزی‏ نمایند.

اکنون به فضل الهی نهادهای جمهوری اسلامی تثبیت شده و سطح آگاهی و درک سیاسی آحاد ملت انقلاب را از جهات عدیده آسیب‌ناپذیر ساخته و روشن‌بینی و توکل و قوت اراده آن رهبر عالیقدر و فداکاری و آمادگی مردم حزب‌الله توطئه‏های ضدانقلاب داخلی و استکبار جهانی را بی‏اثر و کم‌خطر نموده است. لذا احساس می‌شود که وجود حزب، دیگر آن منافع و فواید آغاز کار را نداشته و به‌عکس، ممکن است تحزب در شرایط کنونی بهانه‏ ای برای ایجاد اختلاف و دو دستگی و موجب خدشه در وحدت و انسجام ملت گردد، و حتی نیروها را صرف مقابله با یکدیگر و خنثی‌سازی‌ یکدیگر کند. لذا، همان‏طور که قبلا نیز کرارا عرض شد، شورای مرکزی پس از بحث و بررسی مبسوط و مستوفا با اکثریت قاطع به این نتیجه رسید که مصلحت کنونی انقلاب در آن است که «حزب جمهوری اسلامی» تعطیل و فعالیت‌های آن به‌کلی متوقف گردد. مراتب برای استحضار و کسب رهنمود عالی معروض می‏گردد.» والامر الیکم، و ادام‌الله بقائکم الشریف. سیدعلی خامنه‌‏ای- اکبر هاشمی‌رفسنجانی‏. 

در روز ۱۱ خرداد ۱۳۶۶ امام خمینی در پاسخ به نامه مشترک دو تن از رهبران حزب جمهوری اسلامی، با درخواست انحلال این حزب موافقت کرد.

امام خمینی‌(ره) در پاسخ به این نامه نوشتند: «موافقت می‌شود. لازم است تذکر دهم که حضرات آقایان مؤسسین محترم حزب، مورد علاقه اینجانب هستند. امیدوارم همگی در این موقع حساس با اتفاق و اتحاد در پیشبرد مقاصد عالیه اسلام و جمهوری اسلامی کوشا باشید. ضمناً تذکر می‏دهم که اهانت به هر مسلمانی چه عضو حزب باشد یا نه بر خلاف اسلام و تفرقه اندازی در این موقع از بزرگترین گناهان است».

به این‌ ترتیب رهبران حزب جمهوری اسلامی با کسب اجازه از امام، یک ماه بعد، در تاریخ ۱۲ تیرماه ۱۳۶۶ انحلال حزب جمهوری اسلامی را اعلام کردند و به قول اکبر هاشمی رفسنجانی فتیله حزب را پایین کشیدند.

انتهای پیام/


منبع: فارس

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا