ایران و جهان

آمریکا رژیم صهیونیستی را اداره می کند

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: با توجه به اهمیت بررسی نقش آمریکا در جنگ غزه، مؤسسه مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر تهران در نشستی در روز چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ با حضور کارشناسان برجسته روابط بین‌الملل به واکاوی این موضوع پرداخت. در این نشست دکتر ابراهیم متقی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران ابتدا به واقعیات رابطه میان آمریکا و رژیم صهیونیستی پرداخت. به گفته وی، دو دیدگاه درباره این رابطه وجود دارد: یک دیدگاه، برای رژیم صهیونیستی نقش تعیین‌کننده در سیاست آمریکا قائل است که می‌تواند با نفوذ بالای خود، به سیاست آمریکا در منطقه جهت دهد. دیدگاه دیگر، این رژیم را بازیگر نیابتی آمریکا و غرب در منطقه و بخشی از قدرت نیابتی آمریکا می‌داند.

بدون حمایت آمریکا، رژیم صهیونیستی دوام چندانی ندارد

دکتر ابراهیم متقی، به‌عنوان اولین سخنران این نشست تخصصی بیان داشت که با اینکه رژیم صهیونیستی از منظر وجودی، به آمریکا وابسته است و بدون حمایت این کشور دوام چندانی ندارد، این رژیم را باید دولتی پادگانی، اطلاعاتی و امنیتی دانست. به‌گفته وی، علت کسری بودجه در رژیم صهیونیستی، پروژه‌های گسترده نظامی و امنیتی است. آمریکا و رژیم صهیونیستی برای حفظ هویت و نجات خود نیاز به بحران دارند و بحران‌آفرینی‌ها در این چهارچوب قابل ارزیابی است.

این استاد دانشگاه در بخشی از صحبت‌های خود به ائتلاف‌سازی آمریکا در منطقه پرداخت و این رژیم را مهم‌ترین جزو فضای ائتلاف آمریکایی دانست. به‌گفته‌وی، با نگاه به اسناد امنیت ملی آمریکا درمی‌یابیم که در این اسناد برای رژیم اسرائیل از واژه‌های «ائتلاف» و «اتحاد» استفاده شده است اما در ارتباط با کشورهای عربی به «شراکت» اشاره می‌شود؛ بنابراین، روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی راهبردی است. این رژیم برای آمریکا همان «پلیس بد» منطقه است و آمریکا برای تقویت آن به روش‌های مختلف از این رژیم حمایت می‌کند. برای آمریکا مهم است که رژیم اسرائیل به بقای خود ادامه دهد و قدرتمند شود. البته در برخی مواقع برای نشان‌دادن اهمیت کمک‌های خود، به آن فشار نیز وارد می‌کند.

دکتر متقی افزود: در حقیقت، این آمریکاست که رژیم صهیونیستی و سیاست‌های آن را مدیریت می‌کند اما برای این رژیم نقش ویژه‌ای در سیستم امنیتی مطلوب خود قائل است. آمریکا تنها به بقای این رژیم نمی‌اندیشد بلکه به دنبال بازتولید قدرت آن نیز هست. در مقابل، رژیم اسرائیل نیز خود را در مرکز قدرت آمریکا می‌داند و معتقد است نبود این رژیم، هزینه سنگینی برای آمریکا دارد؛ بنابراین، رژیم صهیونیستی را می‌توان «بچه لوس» آمریکا دانست.

استاد دانشگاه تهران در ارتباط با رویکرد دولت آمریکا در قبال جنگ غزه نیز گفت: آمریکا در دوره ریاست‌جمهوری بایدن نیازمند یک عملیات نظامی ابتکاری بود تا هم بودجه نظامی این کشور افزایش یابد و هم شرکت‌های صنعتی _ نظامی بهره‌مند شوند. الگوی بایدن در جنگ غزه نیز الگوی حمایتی بوده است. به‌نظر می‌رسد با این‌شرایط، رژیم اسرائیل به افزایش سطح درگیری روی آورده است. در این‌میان، سیاست آمریکا نیز حمایت سخت‌افزاری و نرم‌افزاری از رژیم اسرائیل است. بازی آمریکا مقابله با مجموعه‌های مقاومت از طریق بازیگران حاشیه‌ای است و با تقویت رژیم اسرائیل در این مسیر گام برمی‌دارد.

آمریکا رژیم صهیونیستی را اداره می کند

دکتر طلال عتریسی استاد دانشگاه ملی لبنان نیز سخنان خود را این‌گونه آغاز کرد که عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ ازنظر ابعاد مختلف سیاسی، امنیتی و نظامی، عملیاتی بزرگ و پیچیده‌ای بود که رژیم صهیونیستی و حتی متحدان آن به‌ویژه آمریکا نتوانستند آن را رصد و پیش‌بینی کنند. این امر صهیونیست‌ها و متحدانش همچون آمریکا را دچار یک نگرانی عمیق کرد؛ به‌طوری‌که رژیم صهیونیستی به‌عنوان حامی و امنیت‌ساز صهیونیست‌ها در داخل و خارج سرزمین‌های اشغالی و همچنین تأمین‌کننده منافع غرب، دیگر قادر به انجام این وظایف نیست.

ازنظر دکتر عتریسی، این عملیات ضمن تضعیف منافع آمریکا در منطقه، یکی از اهداف راهبردی این رژیم یعنی جذب صهیونیست‌ها به سرزمین‌های اشغالی و حتی حفظ صهیونیست‌ها در فلسطین را دچار چالش جدی کرد. این روند در سال‌های اخیر به‌دلیل افزایش قدرت گروه‌های مقاومت وجود داشت ولی به‌نظر می‌رسد عملیات طوفان الاقصی این موضوع را به شکل واضح مطرح کرد؛ به‌عبارت‌دیگر، این عملیات یک زلزله بزرگ در پایه‌های اصلی این رژیم ایجاد کرد و نشان داد ارتش و نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی که همواره مورد اعتماد صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها بودند، دیگر قادر به انجام وظایف محوله نیستند.

استاد دانشگاه ملی لبنان در مورد دلایل نگرانی آمریکا عنوان کردند که اصولاً رژیم صهیونیستی ایجاد شده است تا منافع امنیتی و نظامی غرب و آمریکا را در منطقه تأمین کند. این رژیم در دهه‌های گذشته به‌عنوان عامل آمریکا، همواره به‌عنوان یک مانع اساسی در برابر کشورها و جنبش‌های اصیل منطقه برای دستیابی به منافع ارزشی و ملی خود بوده است. این عملیات نشان داد دیگر رژیم صهیونیستی قادر به انجام این وظیفه برای غرب نیست؛ البته این مشکل به اینجا هم ختم نشد. این شکست منجر به این شد که رژیم صهیونیستی نه‌تنها مانع این جنبش‌ها و کشورها نشد بلکه به‌عنوان محرک آن‌ها عمل کرد و دولت‌ها، گروه‌ها و احزاب را علیه منافع آمریکا متحد کرد.

دکتر عتریسی بر این باور است این امر باعث شد که آمریکا و غرب که همواره از رژیم صهیونیستی برای منافع خود استفاده می‌کردند، این بار مستقیماً در جهت حمایت از کارپرداز خود در منطقه اقدام می‌کنند و در عمل، این رژیم که دچار بحران جدی در حفظ بقای خود شده بود را حفظ می‌کنند. تا جایی‌که آمریکا و غرب، علی‌رغم ادعاها و دروغ‌های خود در مورد دموکراسی، حقوق بشر و حمایت از آزادی، در مقابل جنایت‌های صهیونیست‌ها ازجمله کشتار هزاران بی‌گناه شامل زنان و کودکان سکوت کرده و تمام‌قد از رژیم صهیونیستی حمایت کردند. این حمایت‌ها به حمایت سیاسی و رسانه‌ای محدود نبود و در زمینه‌های مختلف نظامی و امنیتی و همچنین تأمین تجهیزات موردنیاز آن نیز کوشیدند.

به‌نظر دکتر عتریسی، در روزهای اخیر ممکن است به دلیل حجم بالای جنایت‌های رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان شاهد تغییر لحن و موضع‌گیری‌های محدود آمریکا باشیم ولی این کشور، همچنان در عمل به‌دنبال تأمین منافع رژیم صهیونیستی است و حتی مانع آتش‌بس در این زمینه است. باید گفت آنچه امروز اتفاق افتاده متفاوت از گذشته است و کار رژیم صهیونیستی و آمریکا سخت شده است؛ زیرا عملیات طوفان الاقصی و مقاومت قهرمانانه مردم فلسطین آشکار کرد که گروه‌های مقاومت افزایش قدرت خود و همچنین وحدت تلاش دارند، مانع دستیابی رژیم صهیونیستی و آمریکا برای تأمین منافع خود در فلسطین و منطقه شوند. از سوی دیگر، عملیات طوفان الاقصی نشان داد تلاش چند دهه‌ای جمهوری اسلامی ایران برای شکست سلطه رژیم صهیونیستی و آمریکا نتیجه داده است.

به باور دکتر عتریسی امروز در مقابل وضعیت جدید هستیم که در آن رژیم صهیونیستی به یک رژیم عاجز از تأمین منافع سیاسی، امنیتی و نظامی خود تبدیل شده است؛ به‌طوری‌که بعد از چهل روز، دستاورد چشمگیری به‌دست نیاورده و عرصه سیاست داخلی نیز با چالش‌های جدی روبه‌روست. این درحالی‌است که جبهه مقاومت قوی‌تر از گذشته و جهان اسلام نیز به‌هم نزدیک‌تر شده و همچنین، افکار عمومی جهانی نیز گرایش بیشتری به فلسطینیان پیدا کرده است. تمام این موارد به ضرر آمریکاست؛ به‌خصوص اینکه آمریکا هم‌اکنون با روسیه بر سر پرونده اوکراین درگیر است و پرونده فلسطین نیز به‌عنوان یک پرونده پر چالش، به چالش سیاست خارجی آمریکا اضافه شده است. به نظر دکتر عتریسی، تحولات جدید ممکن است تعاملات کشورهای منطقه غرب آسیا را با روسیه و چین افزایش دهد تا با سلطه‌طلبی آمریکا مقابله کنند. درواقع، به‌نوعی در دنیای چندقطبی جدید کشورهای منطقه بتوانند برای خود جایگاهی فراهم کنند. این امر، منجر به انزوای بیشتر آمریکا در آینده خواهد شد و متحدان اصلی آن همچون رژیم صهیونیستی نیز در این وضعیت با چالش بیشتر روبه‌رو خواهند شد.


منبع: مهر

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

how many casibom casibom casibom
دکمه بازگشت به بالا