ایران و جهان

مدیران از جیب خود از هنرمند حمایت می‌کنند؟/ تغییر در ذائقه مخاطب

خبرگزاری مهر -گروه هنر-فریبرز دارایی، آروین مؤذن‌زاده: طی بیش از ۴ دهه در تئاتر ایران آثار درخور توجهی توسط هنرمندان مطرح تئاتر کشور تولید و اجرا شده‌اند که با گذشت سال‌ها از زمان اجرای این آثار، همچنان به یادماندنی هستند. تعداد کمی از این آثار توسط همان کارگردان و گروه نمایشی بازتولید و اجرا شدند اما بسیاری از این آثار دیگر به صحنه بازنگشتند.

یکی از این آثار به یادماندنی نمایش «معرکه در معرکه» نوشته داود میرباقری است که با بازی و کارگردانی سیاوش طهمورث از چهره‌های مطرح تئاتر ایران اولین‌بار در سال ۱۳۷۲ در سالن چهارسوی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفت. طهمورث این اثر نمایشی را چندین سال بعد در رپرتوآر آثار میرباقری، در حوزه هنری نیز به صحنه برد.

نکته جالب توجه این است که «معرکه در معرکه» طی اجراهای خود با استقبال قابل توجه مخاطبان و منتقدان تئاتری همراه بود و همیشه از این نمایش به‌عنوان یکی از آثار موفق تئاتر معاصر ایران نام برده می‌شود؛ نمایشی درباره تقابل نیروی خیر و شر و نمایش منش و مرام پهلوانی در دنیایی پر از ریا و نیرنگ.

طهمورث طی ۲ دهه اخیر بارها دغدغه به صحنه بردن مجدد «معرکه در معرکه» را داشت که این امر به دلایل مختلف میسر نشد تا سرانجام این اثر نمایشی با حضور بازیگرانی جدید بار دیگر راهی صحنه نمایش شد و این بار مخاطبان در بهار سال ۱۴۰۲ تماشاگر «معرکه در معرکه» در تماشاخانه ایرانشهر شدند.

بازتولید این اثر نمایشی، نگاه طهمورث و دغدغه او نسبت به نمایش ایرانی، دلایل اجرای چندین باره «معرکه در معرکه»، موضوعیت داشتن مفاهیم مدنظر این نمایش در زمان حال و دغدغه برقراری ارتباط نسل جوان با فرهنگ و نمایش ایرانی بهانه‌ای شد تا با این چهره شناخته شده تئاتر ایران و بازیگران جدید این اثر نمایشی به گفتگو بپردازیم.

در این نشست علاوه بر سیاوش طهمورث میزبان سیروس سپهری، مجید رحمتی و دنیا فتحی بازیگران نمایش نیز بودیم که در مباحث مختلفی که مطرح شد با ما همراه بودند.

در بخش اول این نشست طهمورث درباره دغدغه خود در خصوص فرهنگ ایران و تولید و اجرای نمایش ایرانی صحبت کرد و اینکه مفهوم مدنظر نمایش «معرکه در معرکه» مفهومی انسانی است که در هر تمامی مقاطع زمانی حرف برای گفتن دارد. همچنین بازیگران نمایش نیز از تجربه حضور خود در این اثر نمایشی و همکاری با سیاوش طهمورث گفتند.

در بخش دوم این نشست طهمورث به نبود برنامه‌ریزی در میان مدیران و مسئولان فرهنگی به عنوان یکی از دلایل مهم کمرنگ‌شدن فرهنگ ایران اشاره کرد و گفت: سیاستمداران خارجی وقتی برای ساختار اجتماعی‌شان برنامه‌ریزی می‌کنند برنامه‌ریزی‌شان ۴۰ یا ۵۰ ساله است اما ما برای فردای‌مان نیز برنامه‌ریزی نداریم. زیرا یا فرهنگ‌مان را نمی‌شناسیم یا ارزشی برای هویت تاریخی و اجتماعی‌مان قائل نیستیم. حال یک هنرمند باید در این بی‌هویتی چه کار کند؟

وی با بیان اینکه ما در سینما، تئاتر و تلویزیون و به طور کلی هنر به کجا می‌رویم؟ تأکید کرد: هنر یک تعریف و معانی‌ای پشت آن وجود دارد. به هر که از راه می‌رسد لقب هنر مند می‌دهیم. ما تفاوت بین بازیگر و هنرپیشه و هنرمند را نمی‌دانیم. باید مراحلی گذرانده شود تا به یک عنوان دست پیدا کرد. در تئاتر اکثراً بدون اینکه معنای ترکیب را بدانند می‌نویسند «طراح و کارگردان» در حالی که وقتی کلمه «طراح» قبل از «کارگردان» بیاید به معنی طراح متن است نه طراح صحنه. به راحتی از واژه «پست‌مدرن» استفاده می‌کنیم ولی اکثراً معنای آن را نمی‌دانیم. اگر آداب و سنت خود را نشناسیم و وارد مدرنیته نکنیم، نمی‌توانیم معنای پست‌مدرن را درک کنیم.

طهمورث معتقد است تا زمانی که به دنبال داشته‌های خود و فرهنگ‌مان نباشیم نمی‌توانیم تجارب‌مان را با دیگران تقسیم کنیم. جوان‌ها بهترین آدم‌ها در میان ما هستند که می‌توانند آینده را بسازند و حفظ کنند. من گرفتار فرهنگ و این مملکت هستم و بابت این دغدغه خیلی هم متضرر شده‌ام ولی همچنان دغدغه این موضوع را دارم.

مجید رحمتی یکی از ۵ بازیگر نمایش «معرکه در معرکه» نیز در ادامه سخنان طهمورث به ذکر مثالی درباره نادیده گرفتن فرهنگ ایرانی پرداخت و یادآور شد: چند وقت پیش بازبین بخش خیابانی جشنواره تئاتر فجر بودم. در شهر یزد از یکی از قدیمی‌ترین بافت‌های سنتی شهر در حال عبور بودیم ولی به یک دفعه وارد یک اتوبان شدیم. وقتی پیگیر چرایی این اتفاق شدیم به ما گفتند که تصمیم احداث این اتوبان با شهرداری یزد بوده و برای رفع ترافیک و دسترستی راحت‌تر به یک منطقه که در آن شهرک‌سازی می‌شود، از میان بافت سنتی یزد این راه را احداث کرده‌اند. دیدن این صحنه حال من و همراهانم را خراب کرد، این مشت نشانه خروار است. این اتفاق بر سر نمایش ایرانی هم افتاده است.

مدیران از جیب خود از هنرمند حمایت می‌کنند؟/ تغییر در ذائقه مخاطب

وی با بیان اینکه ما مدام صحبت از دانش‌بنیان و پژوهش می‌کنیم ولی فقط در حرف است و از عمل در این زمینه خبری نیست، متذکر شد: پذیرش مدرنیته در کشور ما شکل دانش‌بنیان و پژوهشی پیدا نمی‌کند. نقالی و پرده‌خوانی و شبیه‌خوانی در فضاهای عمومی برای تهییج و روحیه‌بخشی و ترویج روحیه پهلوانی، جوانمردی، انسان‌دوستی و میهن‌پرستی و عدالت اجرا می‌شد. این روحیه‌بخشی در نمایش ایرانی خیلی اتفاق می‌افتد. الان در سالن‌های تئاتر آیا مخاطب یک نمایش ایرانی مناسب و درست را می‌بیند؟

رحمتی معتقد است هیچکس دل‌اش برای نمایش ایرانی نمی‌سوزد. نه پژوهشی در این زمینه داریم و نه در دانشگاه‌ها در این خصوص تدریس می‌شود و نه کسانی که نمایش ایرانی را تدریس می‌کنند شناخت لازم و کافی از نمایش ایرانی را دارند. بعضی وقت‌ها باید دست هنرمندانی چون آقایان طهمورث، نصیریان و بیضایی را بوسید که برای نمایش ایرانی و شناساندن آن تحقیق، پژوهش و کار تولید کرده‌اند. نسل جدید اصلاً شناختی از نمایش ایرانی ندارد.

سیروس سپهری دیگر بازیگر نمایش «معرکه در معرکه» نیز معتقد است که سال‌های سال است که خواسته و ناخواسته ذایقه مخاطب را نسبت به تئاتر، موسیقی و فرهنگ تغییر داده‌اند. در سیستم مدیریتی ما هیچ برنامه‌ریزی مداوم و درستی وجود ندارد و با تغییر مدیریت‌ها مدام با تغییر برنامه‌ها مواجه هستیم که باعث ایجاد خلاء و گسست در برنامه‌ریزی می‌شود.

وی متذکر شد: در کمال احترام برای تمام بازیگران و کارگردانان تئاتر در تمام شیوه‌ها این را می‌گویم که شرایط به گونه‌ای شده که مخاطب حاضر است به همراه خانواده خود مبلغ بالایی هزینه کند و شب به تماشای نمایش‌هایی کمدی برود که خارج از عرف است ولی حاضر نباشد با نصف آن هزینه به تماشای آثار با کیفیت نمایشی بنشیند. این نشان از تغییر ذایقه مخاطب دارد و باید وااسفا سر داد.

وی تأکید کرد که جوان‌ها بیایند و از هنرمندانی چون طهمورث یاد بگیرند تا پرچم نمایش ایرانی به زمین نیفتد.

طهمورث در این بخش از نشست به استفاده از برخی کلمات در میان مدیران و مسئولان اشاره کرد که به درستی از معنای آن آگاه نیستند. وی در این باره توضیح داد: معنی کلمات «لاکچری» و «سلبریتی» را نمی‌فهمم که مدام استفاده می‌شود. ما نمایش شیک نداریم. تنها با پوشیدن لباس شیک و داشتن صحنه آن‌چنانی نمایش شیک شکل نمی‌گیرد. تنها با ایفای نقش‌های زیبا نمی‌توان نمایش شیک تولید کرد. سلبریتی بودن در ذهن است نه در ظاهر.

مدیران از جیب خود از هنرمند حمایت می‌کنند؟/ تغییر در ذائقه مخاطب

رحمتی در ادامه به ذکر خاطره‌ای از سفر خود به شهر ابیانه اشاره کرد و گفت: در ابیانه با توریست‌هایی فرانسوی مواجه شدم. در آن زمان نمایش «چشم به راه میرغضب» حسین کیانی را تمرین می‌کردیم. وقتی به فرانسوی‌ها گفتم که نمایش «در انتظار گودو» را به شکل ایرانی تولید و تمرین می‌کنیم یک خانم فرانسوی به من گفت که «ما فرانسوی‌ها همچنان در انتظار گودو هستیم». یعنی ساموئل بکت سال‌ها قبل حرفی درباره بی‌هویتی و سرگشتگی انسان معاصر زده و همچنان در زندگی مردمان فرانسه شاهد آن هستیم و هیچ وقت کهنه نمی‌شود. هیچ رسانه‌ای همچون تئاتر توانایی بیان ماندگار یک اندیشه و تفکر را ندارد.

وی با ابراز تأسف از اینکه تمام امکانات مدرنیته را وارد زندگی مردم می‌کنیم ولی هویت را در کنارش به آن‌ها یادآور نمی‌شویم، متذکر شد: این امر باعث سرگشتگی نسل جوان شده است. نمایش ایرانی می‌تواند هویت فرهنگی را به نسل جوان منتقل کند ولی به آن بی‌توجهی می‌کنیم و فقط برخورد موزه‌ای با آن داریم.

دنیا فتحی بازیگران جوان نمایش «معرکه در معرکه» نیز در بخش دیگری از این نشست درباره چرایی دوری نسل جوان تئاتری از تولید و اجرای نمایش ایرانی نظرات خود را مطرح کرد. وی در این باره مسأله آموزش را خیلی مهم دانست.

فتحی یادآور شد: در مقطع کارشناسی ارشد چگونه نمایش ایرانی را به ما آموزش دادند؟ مدرسی وجود نداشت که به من آموزش بدهد چگونه باید نمایش ایرانی را بشناسم در حالی که هر روز کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شود. استادی وجود ندارد که به من به عنوان نسل جوان آموزش بدهد. به عنوان فردی که کارشناسی ارشاد کارگردانی گرفته‌ام نمی‌توانم دانشگاهی را در کشورم پیدا کنم که بتوانم در مقطع دکترای تئاتر تحصیل کنم. وقتی آموزش درست وجود نداشته باشد نمایش ایرانی کمرنگ و کمرنگ‌تر خواهد شد و دیگر نمی‌توان به نسل آینده منتقل کرد. استادان ارزشمندی وجود دارند ولی فضا برای‌شان فراهم نمی‌شود که بتوانند در زمینه نمایش ایرانی در دانشگاه تدریس کنند.

طهمورث نیز با ذکر این نکته که در مملکت ما همیشه مرغ همسایه غاز است و این در تئاتر هم نمود پیدا کرده است، تأکید کرد: ما علیرغم اینکه ادبیات‌مان در چند قرن دنیا را فراگرفته بود اما حالا عقب افتاده‌ایم. جوان‌ها الان در فرهنگ لغات به دنبال معنای لغات نمی‌گردند و از طریق اینترنت معانی کلمات را پیدا و حتی کتاب می‌خوانند.

فتحی در ادامه با بیان اینکه اگر من آموزشگاه داشتم یا مدرس دانشگاه بودم حتماً به دانشجویانم می‌گفتم که بروند و نمایش «معرکه در معرکه» را ببینند و از استاد طهمورث تقاضا می‌کردم که در خصوص نمایش ایرانی برای دانشجویانم ورک‌شاپ برگزار کند، متذکر شد: متأسفانه دغدغه معرفی و شناساندن نمایش ایرانی که مبنایی بسیار مهم است، وجود ندارد.

مدیران از جیب خود از هنرمند حمایت می‌کنند؟/ تغییر در ذائقه مخاطب

سپس رحمتی به تجربه خود از به صحنه بردن نمایشنامه‌های ویلیام شکسپیر با استفاده از شیوه اجرای نمایش‌های ایرانی اشاره کرد و گفت: در مقطعی به همراه حسین جمالی آثار ویلیام شکسپیر را به شیوه نمایش ایرانی اجرا می‌کردیم. برایم جالب بود که بسیاری از هنرمندان بعد از دیدن این آثار بسیار احساس رضایت کردند. این نشان می‌دهد که شیوه نمایش ایرانی پتانسیل بسیار بالایی دارد که می‌تواند آثار قابل توجه ادبیات نمایشی جهان را به سهولت برای مخاطب ایرانی بیان و اجرا کند. باید این شیوه‌ها به روز و روی آن‌ها کار شود و نسل جدید با آن‌ها آشنا شوند.

در ادامه این نشست و سخنان، طهمورث با بیان اینکه اکثر ما شاهنامه، دیوان حافظ، سعدی و مولانا را نمی‌توانیم به درستی بخوانیم، افزود: وقتی اینگونه است چگونه می‌خواهیم فرهنگ‌مان را نجات دهیم. در کشور ما از واژه «ورک‌شاپ» بدون اینکه معنای آن را بدانیم استفاده می‌شود و تصور این است که «ورک‌شاپ» یعنی بایستیم و برای تعدادی دانشجو صحبت کنیم. در حالی که «ورک‌شاپ» کار تجربه‌ای است که باید عملی و بین افرادی که در آن زمینه تجربه دارند انجام شود.

طهمورث در بخش دیگری از سخنان خود به نگاه بازیگری و تمرین تئاتر در دوران کارگاه نمایش پرداخت و یادآور شد: ما در آن دوران روی موضوعات مختلف کار می‌کردیم. ساعت‌های متمادی تمرین می‌کردیم و به دنبال تجربیات مختلف بودیم. اگر بر تمامی معانی هویت انسانی اشراف پیدا نکنیم بازیگر نخواهیم شد. هنرپیشه‌گی با بازیگری زمین تا آسمان فرق دارد. هنرپیشه یعنی کسی که شغل‌اش هنر که این توهین به هنر است. البته در ایران وزارت کار هم هنر را به عنوان شغل به حساب نمی‌آورد.

رحمتی نیز در ادامه سخنان طهمورث به این نکته اشاره کرد که چون صنف تئاتری نداریم هیچ فیلتری وجود ندارد و هر کسی می‌تواند با داشتن یک توان مالی سالنی را در اختیار بگیرد و کاری را روی صحنه ببرد.

فتحی در این بخش به بیان نظر خود پرداخت و گفت: زمانی هست که جوانی کار اولی اثری را روی صحنه می‌برد که وقتی استادان تئاتر می‌بینند آن را بسیار درخشان ارزیابی می‌کنند و می‌تواند مثلاً در سالن اصلی تئاتر شهر نیز اجرا کند.

سپس طهمورث درباره اینکه آیا اجرا و ارائه اولین تجربه تئاتری یا هنری یک فعال جوان در مکان و سالن‌های حرفه‌ای می‌تواند مثمر ثمر باشد یا نه، به ذکر مثالی پرداخت و گفت: دوستی داشتم که در دانشگاه با دانشجویان اثری خوب را کار کرده بودند و از من خواست که با مدیریت تئاتر صحبت کنم تا در سالن اصلی اثرشان را اجرا کنند. پذیرفتم و با مدیر وقت صحبت کردم که در صورت امکان سالن اصلی را برای اجرا در اختیار آن‌ها قرار دهد ولی مدیر نپذیرفت و پاسخ‌اش این بود که اگر برای اولین کار سالن اصلی تئاتر شهر را در اختیارش قرار دهم دیگر به فکر این نخواهد بود که جای بالاتری را به دست بیاورد.

مدیران از جیب خود از هنرمند حمایت می‌کنند؟/ تغییر در ذائقه مخاطب

وی در ادامه به ذکر سخنی از لوئیس بونوئل پرداخت و گفت: بونوئل می‌گوید اگر اولین کارت شاهکار بود مهم نیست یا اتفاقی است یا کمکت کرده‌اند ولی اگر دومین و سومین کارت شاهکار بود یعنی این کاره هستی.

طهمورث معتقد است آدم یک شبه نابغه و هنرمند نمی‌شود بلکه باید زندگی کرد و زحمت کشید و به نبوغ رسید و هنرمند شد.

در این بخش فتحی نیز مخالفت خود را با این موضوع که هر کسی از راه رسید وارد سالن‌های حرفه‌ای شود اظهار کرد و خطاب به سیاوش طهمورث گفت: نسل شما تکرارنشدنی است اما نسل ما هم انتظار دارد غیر از شما دیگر هم‌نسلان‌تان هم دست ما را بگیرند و به ما کمک کنند و حواس‌شان به ما باشد. بر خلاف شما که منطقی، تکنیکی و حرفه‌ای به نسل جدید نگاه می‌کنید برخی هم‌نسلان‌تان هم وجود دارند که خیلی نگاه بالا به پایین به نسل جوان دارند.

فتحی معتقد است نسل جوان توقع دارد اگر کار درستی را انجام می‌دهد نسل قبل‌تر از او دست‌اش را بگیرد و کمک‌اش کند تا رشد و پیشرفت کند.

طهمورث درباره نقطه نظرات ارائه شده از سوی دنیا فتحی، تأکید کرد: من تأیید می‌کنم که همه به یک شکل با نسل جوان برخورد نمی‌کنند. من دوست دارم آموخته‌های خود را به نسل جوان منتقل کنم. البته نگاه بالا به پایین فقط از سوی برخی هم‌نسلان من برای نسل جوان اتفاق نمی‌افتد بلکه برخی مواقع نسبت به من هم از سوی هم‌نسلان‌ام انجام می‌شود. البته در نسل جوان هم نسبت به یکدیگر این اتفاق رخ می‌دهد.

وی در ادامه سخنان خود تأکید کرد: متأسفانه مدیران فرهنگی هیچ برنامه‌ریزی‌ای برای نسل جدید ندارند و آن‌ها را رها کرده‌اند.

این هنرمند مطرح و با سابقه تئاتر ایران به شرایط موجود برای سالن‌های خصوصی که توسط برخی جوانان و فعالان تئاتری شکل گرفته اشاره کرد و توضیح داد: در چند سال اخیر اتفاق جدیدی هم رخ داده که مدیریت حتی برنمی‌تابد هنرمندان و افرادی که سالن تئاتر راه انداخته‌اند به راحتی کار کنند. شاهد هستیم که به دلایل مختلف سالن‌های خصوصی که با هزینه شخصی افراد شکل گرفته بسته یا تعطیل می‌شوند. زمانی با یکی از مدیران صحبتی کردم و گفتم وقتی چند جوان تئاتری با هزینه شخصی یک فضا را برای اجرای تئاتر شکل داده‌اند چرا از آن‌ها حمایت نمی‌شود و سوبسید به آن‌ها تعلق نمی‌گیرد.

طهمورث معتقد است همینکه این جوانان دغدغه تئاتر دارند و سالن راه‌انداخته‌اند و تئاتر کار می‌کنند ارزشمند است.

وی خطاب به مدیران و مسئولان فرهنگی و هنری، متذکر شد: مدیریت می‌تواند برای جوانان زمینه‌سازی کند. مدیریت فقط به این معنی نیست که یک جایی را راه بیاندازد تا جوانان در آن فقط دور هم جمع شوند بلکه باید برای حضور استاد و آموزش و برنامه‌ریزی برای جوانان اقدام کند.

مدیران از جیب خود از هنرمند حمایت می‌کنند؟/ تغییر در ذائقه مخاطب

کارگردان نمایش‌هایی چون «معرکه در معرکه» و «رویاهای رام‌نشده» با بیان این موضوع که نباید گفت سالن‌های خصوصی با قرار دادن چند اجرا در یک سالن به تئاتر ضربه زده‌اند، یادآور شد: تئاتر شهر اولین جایی بود که چند نمایش را برای اجرا در یک سالن قرار داد در حالی که که نباید اینگونه باشد و من از همان ابتدا مخالف این روند بودم زیرا در یک سالن یک تئاتر باید اجرا شود.

طهمورث در ادامه سخنان خود به شرایط کنونی نسل‌های مختلف تئاتری اشاره و اظهار کرد: الان اکثر جوان‌ها و حتی هم‌نسلان من ناامید شده‌اند و دلیل‌اش مدیریت است. مدیر هم باید مدیریت بداند و هم در حوزه تخصصی مدیریت خود اشراف کامل داشته باشد.

رحمتی در ادامه این بخش از سخنان طهمورث، یادآور شد: مظفرالدین شاه در فرمان مشروطه می‌گوید باید نماینده اصناف تخصص آن صنف را داشته باشند یعنی اگر کسی قرار است وزیر کشاورزی شود باید کشاورز باشد تا در حوزه خود اشراف داشته باشد.

طهمورث نیز در ادامه تأکید کرد: متأسفانه در دوره‌ای چندین ساله شروع شد به مانع تراشی برای آدم‌های متخصص و خراب کردن آن‌ها.

فتحی در بخش دیگری از سخنان خود به این اظهار نظر پرداخت که شرایطی پیش آمده که روند مناسب برای انتقال تجربه از سوی استاد طهمورث و هم‌نسلان ایشان به نسل جدید فراهم نمی‌شود.

طهمورث در ادامه این نشست بار دیگر به روند فعالیت خود در دوران کارگاه نمایش پرداخت و گفت: در کارگاه نمایش گروهی ۱۵ یا ۱۶ نفره بودیم که از ۹ صبح در سالن تمرین بودیم تا ۵ بعدازظهر. استراحتی می‌کردیم و ساعت ۶ دوباره تمرین می‌کردیم و ساعت ۸ اجرا داشتیم. ۲۰ دقیقه قبل از اجرا متمرکز روی صحنه بودیم. در این روند نمایش‌های «کالیگولا» و «باغ آلبالو» بیرون آمد که وقتی «کالیگولا» در ریودوژانیرو اجرا شد غوغایی به پا کرد. در آن زمان هم حق اجرا، بهره‌وری و عیدی می‌گرفتم و به طور متوسط حقوق من در ماه ۱۱ هزار تومان بود. ولی نسل جوان خیال‌اش از آینده خود راحت نیست زیرا مدیریت حمایت و برنامه‌ریزی برای‌اش ندارد.

وی متذکر شد: الان وقتی ۲ یا ۳ نفر کنار هم جمع می‌شوند عنوان گروه تئاتری روی خود می‌گذارند در صورتیکه اینگونه نیست. گروه یعنی اینکه در طول سال مدام با هم تمرین و کار تولید و اجرا کنند.

این هنرمند شناخته شده تئاتر ایران در پایان تصریح کرد: مدیران و مسئولان مگر از جیب خود قرار است از هنرمند حمایت کنند که این کار را انجام نمی‌دهند؟ یک هنرمند تئاتر سال‌های سال زحمت کشیده است. هنرمندان زحمت کشیدند که تئاتر شهر به تئاتر شهر تبدیل شد. آدم‌ها به ساختمان تعریف و هویت می‌دهند نه ساختمان به آدم‌ها. در زندگی خیلی به لحاظ مادی ضرر کردم ولی پای کار تئاتر ایستادم زیرا عاشق تئاتر هستم.


منبع: مهر

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

katarakt ameliyati
دکمه بازگشت به بالا