روایت عاشقی که به سوی معشوقش پرواز می کرد
خبرگزاری مهر – گروه استانها، سمیه نوری: علیاکبر شیرودی در دیماه ۱۳۳۴ در روستای بالاشیرود از توابع شهرستان تنکابن متولد شد و در سال ۱۳۵۱ وارد ارتش شد و دوره مقدماتی خلبانی را در تهران به پایان رسانده و سپس دوره هلیکوپتری کبرا را در پادگان اصفهان گذراند و با درجه ستوانیاری فارغالتحصیل شد.
وی پس از سه سال خدمت در ارتش به کرمانشاه رفت و با خلبان احمد کشوری آشنا شد. شیرودی از ارتشیانی بود که با اوجگیری جریانات انقلاب اسلامی به صفوف راهپیمایان پیوست و به دستور حضرت امام (ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگانها، او نیز خارج شد. پس از خروج از پادگان درصدد تشکیل گروهی چریکی برآمد و با تعدادی از دوستانش در کرمانشاه در این زمینه اقدام کرد تا اینکه امام خمینی (ره) به میهن بازگشتند و انقلاب به پیروزی رسید.
شیرودی که در جریانات پیروزی انقلاب با پیشمرگان کرد مسلمان همکاری کرده بود، با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به سپاه غرب کشور پیوست. در جریان یکی از مأموریتهای خود با سرپیچی از فرمان بنیصدر مبنی بر تخلیه پادگان و انهدام انبار مهمات منطقه، به همراه دو خلبان همفکر خود و با ۲ هلیکوپتری که در اختیار داشتند، در طول ۱۲ ساعت پرواز بینهایت حساس و خطرناک که وی به عنوان تنها موشک انداز پیشاپیش ۲ خلبان دیگر به قلب دشمن یورش برد، توانست مهمات دشمن را درهم کوبیده و خسارات سنگینی بر دشمن وارد آورد.
بنیصدر برای حفظ ظاهر ۲ هفته بعد به او ارتقا درجه داد، اما وی درجه تشویقی را نپذیرفت و تنها خواستهاش را دیدار با حضرت امام و بیان کارشکنیهای بنیصدر و بیتفاوتی برخی از فرماندهان اعلام کرد.
درجهای که پس فرستاده شد
شیرودی طی نامهای به فرمانده هوانیروز کرمانشاه در ۹ مهر ۱۳۵۹ چنین نوشت: «اینجانب خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه میباشم و تا کنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگها شرکت نمودهام، منظوری جز پیروزی اسلام نداشتهام و به دستور رهبر عزیزم به جنگ رفتهام. لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب دادهاند، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که بودهام، برگردانید.»
شیرودی رکوردار جهانی ساعت پروازی در جنگ
شیرودی خلبان، کشتیگیر و کشاورز زادهی مازنی بود که در عرصه خدمت خود در هوانیروز با وجود اینکه ۳۶۰ بار در خطر مرگ قرار گرفت و بالگردهای او بیش از ۴۰ بار دچار سانحه شد اما با ۲ هزار و ۵۰۰ ساعت پرواز در آسمانها رکورد بیشترین ساعت پروازی جهان در جنگ را در دست داشت.
آسیه شیرودی خواهر شهید علی اکبر شیرودی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: علی اکبر از کودکی مسئولیت پذیری و مدیریت را یاد گرفته بود و در کارهای کشاورزی و کارهای خانه بسیار کمک میکرد و برای پدر و مادر و حتی کوچکترها احترام خاصی قائل بود.
وی با اشاره به حسن اخلاق در شهید شیرودی، افزود: هر وقت او را صدا میزدیم هیچ وقت با بله گفتن جواب ما را نمیداد و همیشه با احترام میگفت جانم.
این خواهر شهید ادامه داد: در جنگ کردستان و حتی جنگ ایران و عراق بااینکه خیلی مشغله داشت اما همیشه مرخصیهای خودش را به گونهای تنظیم میکرد که به کارهای کشاورزی برسد و در کنار خانواده کمک کنند.
او ادامه داد: علی اکبر همیشه در هر جمعی که حاضر میشد به روشنگریهای انقلابی و سیاسی میپرداخت و این را میشود از دوستان و آشنایان و فامیل شنید؛ اما هیچ گاه از حوادثی که برایش پیش میآمد به دلیل نگران نشدن مادرمان حرفی نمیزد.
ایستادگی که پادگان سقوط کرده را نجات داد
خواهر شهید علی اکبر شیرودی گفت: در جریان درگیری او با بنی صدر که رئیس جمهور خائن دستور تخلیه پادگان را داده بود با شجاعت ایستادگی کرده و پادگانی که سقوطش حتمی بود را حفظ کرده بود.
وی ادامه داد: علی اکبر در میدان جنگ تنها جنگنده نبود و روح ایثارش همواره او را به امدادرسانی به مجروحان وا میداشت تا جایی که از همرزمان او شنیدیم؛ در یک روز با زبان روزه سه بار خون برای کمک به مجروحان اهدا کرده بود که پس از آن بین همرزمان و به او لقب بانک خون داده بودند.
خواهر شهید علی اکبر شیرودی از آخرین مرخصی برادرش یاد کرد و گفت: آخرین باری که به مرخصی آمده بود خواب دیده بود شهید کشوری به او گفته برای او عمارتی ساخته و منتظر اوست.
خواهر شهید علی اکبر شیرودی گفت: هنوز از سال جدید ۱۳۶۰ دو ماه نگذشته بود که شبی علی اکبر با برادر بزرگترم تماس گرفت و گفت قرار است عملیاتی برود و به دنبال همسر و فرزندانش برود که همان شب برادر بزرگترم شبانه به راه افتاد و به منزل آنها رفت و بعد از اینکه با تماسهای بسیار او را پیدا نکرده بود صبح روز بعد خبر شهادت علی اکبر آمد.
پیشنهاد رژیم بعث به فاتح بازی دراز
در زمانی که طی یکی از عملیاتها، ضدانقلاب پی در پی آماج حملات دشمن شکن شهید شیرودی قرار میگیرد و نجات خود را تنها در گرو خاموشی آتشبارهای بالگرد علی اکبر میبیند، برای شخص او پیغامی میفرستند، بدین مضمون که «ما دو راه در مقابل خلبان شیرودی قرار میدهیم، یا به ما بپیوندد و در خدمت ما بجنگد که در این صورت ماهیانه صد هزار تومان (سال ۱۳۵۹) به عنوان حقوق دریافت مینماید و یا به شهر خود بازگشته و از حضور در جبههها خودداری کند که در آن صورت مبلغ سی هزار تومان از ما دریافت میدارد. راه سومی هم هست. در صورت نپذیرفتن این دو راه، خلبان شیرودی باید یقین داشته باشد که سر بریدهاش را برای خانوادهاش خواهیم فرستاد.».
روایت وصال شهید شیرودی
«نامدارترین خلبان جهان» از نظر صاحب نظران جنگهای هوایی سرانجام در آخرین عملیات پروازی خود ۸ اردیبهشت ۱۳۶۰ در منطقه بازی دراز، هنگامی که عراق لشکری زرهی با ۲۵۰ تانک و با پشتیبانی توپخانه و خمپارهانداز و چند فروند جنگنده روسی و فرانسوی، برای باز پسگیری ارتفاعات «بازی دراز» به سوی سرپلذهاب گسیل داشته بود، به مقابله با آنان پرداخت؛ یکی از همرزمان شهید شیرودی در توصیف لحظات شهادت شهید شیرودی نقل می کند که: «بارها او را در صحنه جنگ دیده بودم که خود را با هلیکوپتر به قلب دشمن زده و حتی هنگام پرواز مسلسل به دست میگرفت. در آخرین نبرد هم جانانه جنگید و بعد از آنکه چهارمین تانک دشمن را زدیم، ناگهان گلوله یکی از تانکهای عراقی به هلیکوپتر اصابت کرد و در همان حال شیرودی که مجروح شده بود با مسلسل به همان تانک شلیک کرده و آن را منهدم نمود و خود نیز به شهادت رسید.»
عاشقی که به سوی معشوقش پرواز میکرد
در بخشی از وصیت نامه شهید علی اکبر شیرودی نیز میخوانیم: هنگامی که پرواز میکنم احساس میکنم همچون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک میشوم و در بازگشت هرچند پروازم موفقیت آمیز بوده باشد، مقداری غمگین هستم چون احساس میکنم هنوز خالص نشدهام تا به سوی خداوند برگردم؛ اگر برای احیای اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمیگرفتم و به جبهه نمیرفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است. این کشاورز زاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است و به هیچیک از حزبها و گروهها وابسته نیست. آرزو دارم که جنگ تمام شود و به زادگاهم بروم و به کار کشاورزی مشغول شوم.
پس از شهادت خلبان علیاکبر شیرودی، شخصیتهای بزرگی با صدور پیام به خبر شهادتش واکنش نشان داند که از جمله آنها میتوان به پیام آیتالله خامنهای که او را مکتبی، مؤمن و جنگنده در راه خدا توصیف کرده بود و همچنین مرحوم هاشمی رفسنجانی که گفته بود من در قیافه شیرودی مالکاشتر را دیدم؛ اشاره کرد.
شهید تیمسار فلاحی رئیس ستاد مشترک ارتش نیز وی را ناجی غرب و فاتح گردنهها و ارتفاعات آریا، بازیدراز، میمک، دشتذهاب و پادگان ابوذر توصیف کرده و گته بود: «شیرودی غیرممکنها را ممکن ساخت».
منبع: مهر