حضور دانش آموزان سمپاد در «شبهای بلهبرون» حاجحسین یکتا
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: دانش آموزان سمپاد کشور در جریان اردوهای راهیان نور و پیشرفت و امید از منطقه شلمچه بازدید کردند. یکی از برنامههای ایناردو، شبهای بله برون با روایتگری حاج حسین یکتا از رزمندگان و راویان دفاع مقدس و میزبانی شهدای عملیات کربلای ۵، بود؛ همانها که بهقول حاجحسین یکتا در شبهای قدر انقلاب اسلامی سرنوشت این کشور را از سر نوشتند.
ویژه برنامه شبهای بلهبرون یکی از برنامههای هر ساله است که در یادمانهای دفاع مقدس، مورد استقبال زائران جوان قرار میگیرد.
سردار یکتا در این مراسم که پس از اقامه نماز جماعت مغرب و عشا آغاز شد، گفت: راهیان نور نه رزق است نه قسمت، بلکه دعوت است. بدون دلیل نیامدهاید، شهدا شما را به اینجا دعوت کردهاند. دقایقی که در شلمچه دور هم نشستهاید را قدر بدانید. شهید محسن حججی، شهید بلباسی و شهید فائزه رحیمی اینجا نشسته بودند. اینجا مسیر زائران به کربلای حسین است. اینجا نور علی نور است.
وی افزود: امشب شب عاشق و معشوقی و عشق بازی است. امشب شهدا با شما خلوت دارند. عاشق معشوق را دعوت میکند. شهدا عاشق شما هستند و دعوتتان کردهاند. امشب عشق بازی کنید. حواستان را جمع کنید. عاشق بشوید بچهها، زندگی به عشق است. شهید بهشتی اوایل انقلاب در مورد عشق گفته است: «ایران کشور عاشقان است نه عاقلان! برادرها و خواهرها عاشق شوید. زندگی به عشق است. گرچه زود رفت اما بسیار برایمان گذاشت تا بتوانیم از دادههایش بهره ببریم. آدم تا این عقل حسابگر و معامله گر را از خانه تنش بیرون نکند، عشق خدا به خانه دلش قدم نگذارد. عاشق شوید، برادرها و خواهرها عاشق شوید، زندگی به عشق است. عقل به آدم زندگی نمیدهد. عقل به آدم حساب میدهد که چه جور بهتر بخورد، چه جور بهتر بخوابد، چه جور بهتر پلاسیده شود، چه جور بهتر دل مرده باشد. عشق است که در درون انسان آتش زندگی و شعله زندگی را بر میافروزاند. مسلمان عاشق است. عاشق خداست. عاشق حق است، عاشق عدل است. عاشق انسان شدن است. عاشق ملکوت است و دنیا با همه زیبندگیها و فریبندگیها برایش صرفاً میدان ساخته شدن و ره پیمودن به سوی آن معبود و معشوق جاودانه است.
عضو شورای مرکزی قرارگاه عمار در یادمان شهدای شلمچه در ادامه گفت: وصیت نامه شهدا را بخوانید! شهید ابراهیمی مجد در وصیت نامه خود آورده است: «همه بدانند استاد بزرگمان میگفتند نوکر محال است صاحبش را نبیند، محبوبم را دیدار کردم! تا این لحظه که دارم وصیت نامه مینویسم دیدار مجدد نصیب نشده، امام زمان حاضر است، حی است، تا این زمان دیدار او را به هیچ کس نگفتم.»
ادامه روایتگری سردار یکتا به اینترتیب بود:
فرمانده گردان به من میگفت: «لب شط هور بودیم. خواب دیدم امام عصر (عج) گفت: «لیست گردان رو بده.»
لیست گردان را دادم خدمت حضرت مهدی (عج). حضرت با خودکار قرمز زیر بعضی از اسمها خط کشید! زیر هر اسمی خط کشید در عملیات شهید شد.»
لیست ما کجاست؟ اسم ما کجاست؟ زیر اسم چه کسی آقا خط سبز کشیده؟ آقا میگوید میخواهم با خودکار سبز خوشگل برای عاقبت اینها خط بکشم اینهایی که برای شهدایی که نمیشناسند و ندیده اند، اما عاشق شهدا شدند میخواهم با خودکار سبز خط بکشم که اَللّهٌمَ اَدِّب بِه آداباً مهدی و اَخلِقْ باَخْلٰاقَنَا الْمَهدی. امام عصر (عج) اول صبح حکم مأموریتهایش را بین شیعه هایش تقسیم میکند. ما جز کسانی هستیم که امام عصر به ما مأموریت بدهد؟ رابطه ما با امام چگونه است؟ اینجا چهکسی مهر استاندارد گرفت؟ اینجا سر قلم خیلی به زمین نزدیک است، ما دنبال خاک بازی و تانک و توپ و تیرش نیستیم، ما دنبال دل دادگی اش هستیم.
شب کربلای پنج پلاکش رو کند و پرت کرد تو کانال پرورش ماهی. گفت: «چی کار داری میکنی؟ چرا پلاکت رو میکنی؟ الان تیر میخوری، مفقود میشی.»
گفت: «فلانی من هر چی فکر میکنم امشب با این آتیشی که از سمت دژ می یاد تو شلمچه، ما تیر میخوریم. من یه لحظه به ذهنم گذشت اگه من شهید بشم جنازه ما که بیاد مثلاً جلوی فلان دانشگاه عجب تشییعی می شه! به دلم رجوع کردم دیدم قبل از لقاء خدا و دیدار خدا شهوت شهادت دارم، می خوام با کندن این پلاکه با نیامودن جنازه یقین کنم که جنازهای نمیاد که تشییع بشه که جمعیتی بیاد و این شهوت رو بخشکونم. تیر خورد و مفقود شد.» ببینید این هم جوان بوده است.
پس از مراسم بله برون، به یاد شهدایی که شبهای عملیات حنا به دست میگذاشتند، جوانان حنا به دست گذاشتند. جاده خاکی شلمچه با پرچمها و سیم خاردارها و قایقهای اطراف آن دلها را هوایی کرده بود. این جاده به صورت مسیر پیاده روی اربعین شبیه سازی شده بود. جوانان در فاصلههای نزدیک به هم حلقه زده بودند و سینه زنی میکردند. گروهی کفشهای زائران را واکس میزدند. بساط دمام زنی و برپایی موکب هم گرم بود.
پس از پایان اینمراسم و روایتگری حاجحسین یکتا یک دانشجو تبریزی در گفتوگو با خبرنگار مهر گفت: آدم که وارد محیط شلمچه میشود، احساس میکند روح تمام شهدا در این منطقه حضور دارند و با آدم ارتباط برقرار میکنند. این جمله که میگویند شهدا زنده هستند، در شلمچه حس میشود. به جوانان توصیه میکنم برای یکبار هم که شده به شلمچه بیایید.
یک طلبه از یکی از روستاهای شادگان استان خوزستان هم گفت: هوای شلمچه معنوی است. حاج حسین یکتا با صحبتهایش دل آدم را در دست شهدا میگذارد. بعد از مراسم به این نتیجه رسیدم اگر دستت را در دست شهدا بگذاری، دستت را در دست امام زمان میگذارند.
منبع: مهر