ایران و جهان

پیام ملت ایران در روز قدس به صهیونیست‌ها فرستاده‌ شد

خبرگزاری مهر؛ گروه سیاست – زینب رجایی: روز گذشته رضا پهلوی با استقبال وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی وارد سرزمین‌های اشغالی شد. پهلوی که در چند ماه اخیر تقلای بسیاری کرده بود تا چهره فعال سیاسی را برای خود دست و پا کند و در این مدت، با گاف‌های متعدد سوژه کاربران فضای مجازی و رسانه‌های داخلی و خارجی شده بود، این بار با موضوع «سفر به تل آویو» باز هم کوشیده است نام خود را در تیتر اخبار جای دهد.

تداوم یک توهم موروثی

او هر از گاهی با به راه انداختن چنین ماجرایی و همچنین با تکیه بر ادبیاتی از جنس اینکه خود را نماینده ملت ایران بنامد، در پی آن است که وجهه خود را برای جریان براندازی ترمیم کند. جریانی که در کشمش ماه‌های اخیر، نه تنها به رهبری واحدی دست نیافت بلکه انشقاق و تفرقه در آن گسترده‌تر شد.

پس از انتشار خبر سفر وی به سرزمین‌های اشغالی، پهلوی در حساب کاربری خود در توئیتر ادعا کرد با هدف «ابلاغ پیام دوستی ملت ایران» راهی سرزمین‌های اشغالی می‌شود؛ این در حالی است که مدتی قبل در ماجرای کمپین «وکالت می‌دهم»، با صرف هزینه بسیار گزاف توانست تنها امضای مجازی ۳۰۰ هزار نفر را جمع کند. در حقیقت پهلوی خود را رساننده پیام ملت ایران می‌داند اما ملتی که بنا بر آخرین تلاش‌های بی‌وقفه او، مرز ۳۰۰ هزار نفر را به زحمت رد می‌کند، ملتی که بخش زیادی از آن را ربات‌های اینترنتی تشکیل داده‌اند.

کسی فراموش نمی‌کند همزمان با این کمپین، چهره‌های متعدد با ادبیات مختلف، مخالفت خود را با جریان نوظهور «من وکالت می‌دهم» نشان دادند و این مخالفت تا جایی ادامه پیدا کرد که جریان دیگری به نام «من وکالت نمی‌دهم» به راه افتاد و در پایان این تقابل، هشتگ «من وکالت می‌دهم» ۳۵۳ هزار بار و هشتگ «من وکالت نمی‌دهم» ۲۲۸ هزار بار استفاده شد.

یک حساب و کتاب سرانگشتی درباره نتایج این کمپین و قیاس آن با جمعیت کشور نشان می‌دهد ادعای نمایندگی از «ملت ایران» توسط بازمانده رژیم پهلوی، بیش از هرچیز به یک توهم موروثی شبیه است و شدت این توهم به قدری حاد و جدی است که علیرغم فضاحت کمپین «من وکالت می‌دهم» او ادعا می‌کند: «می‌خواهم مردم اسرائیل بدانند که جمهوری اسلامی نماینده مردم ایران نیست».

«کامران فلاحتی» کارشناس رسانه و پژوهشگر اپوزیسیون درباره اینکه آیا چنین کسی می‌تواند نماینده مردم ایران باشد؟ می‌گوید: «۸۵ میلیون نفر جمعیت کشور است و شاید حدود ۴۰ میلیون نفر واجد شرایط رأی دادن باشند؛ اگر قرار است نظام سیاسی یک کشور به کسی سپرده شود باید حدود ۲۰ میلیون نفر به او رأی دهند. حتی اگر بخواهند بهره‌برداری نمادین و نمایشی داشته باشند باید حداقل به اندازه نیمی از کاربران اینترنتی داخل کشور طومار وکالت می‌دهم را امضا می‌کردند؛ اما علیرغم عدم اعمال محدودیت منطقی در این کمپین، این عدد حتی به نیم میلیون هم نمی‌رسد.

اما او این بار نیز راه اشتباهی را پیموده است. او در حالی برای اعتبار بخشیدن خود به رژیم صهیونیستی سفر کرده است که این رژیم در بحرانی‌ترین شرایط خود به سر می‌برد تا جایی که سیاست‌مداران آن نسبت به وقوع جنگ داخلی در این کشور هشدار داده و حتی فروپاشی آن را پیش‌بینی کرده‌اند.

در زمانی که صلح و دوستی در کشورهای غرب آسیا فراگیر شده و رژیم صهیونیستی بیش از هر زمان دیگری احساس ناامنی می‌کند و آرزوهای خود را برباد رفته می‌بیند و در شرایط بحران و آشوب داخلی که گیربان‌گیر آن است، سفر رضا پهلوی به تل‌آویو بیش از آنکه برای این شازده سرزمین توهم اعتبارساز باشد یک تنفس مصنوعی به رژیم نامشروع در میانه آشوب‌هایش بود.

پیام ملت ایران در روز قدس به صهیونیست‌ها فرستاده‌ شد

مصادره به مطلوب به سبک سلطنت‌خواهان

از سوی دیگر، در حالی‌که چند روز پیش در راهپیمایی روز قدس، میلیون‌ها نفر ایرانی در این رویداد جهانی شرکت کردند، پهلوی این نفرت فراگیر ملت ایران از رژیم صهیونیستی را نادیده می‌گیرد و اینگونه با فرافکنی، از نزاع کهنه میان ایران و اسرائیل چشم‌پوشی می‌کند: «پیوند دیرین میان دو ملت ایران و اسرائیل می‌تواند دوباره برقرار شود و به هر دو ملت سود برساند. به اسرائیل می‌روم تا نقشم برای ساختن آن آینده روشن‌تر را ایفا کنم.»

طبیعی است که با فروکش کردن موج ناامنی‌ها، اپوزیسیون می‌خواهد به کمک رسانه‌های غربی و حامیان قدیمی خود، احیای پیکر بی‌جانش را ادامه دهد؛ بنابراین ناچار است برای آنکه اندک چهره‌های بی ‌رزومه خود را از دست ندهد چنین اقداماتی را دستاویز خود قرار دهد.

فلاحتی نیز معتقد است: «آنچه اپوزیسیون ارائه می‌دهد بی‌کیفیت است و مقبولیت و همگرایی ایجاد نمی‌کند، بنابراین مورد مضحکه و نقد و حملات جدی قرار می‌گیرد. سلطنت‌طلبان بعد از آنکه از ایده‌های سیاسی اجتماعی خود ناامید شده برای آنکه بتواند با سازمان منافقین رقابت کند به چنین روش‌هایی روی آورده‌اند که البته این موارد نیز به لیست بقیه ایده‌های مضحک آنها اضافه می‌شود.»

دوستی پهلوی با قاتلان ایرانی

گذشته از نگاه سیاسی، برخی کاربران فضای مجازی از نگاه ملی‌گرایانه این سفر را مذموم دانستند و با اشاره به عید «پوریمِ ایرانی کُشی یهودیان صهیونیست» در اسرائیل، دیدار پهلوی با جماعتی که دشمنی خونین و تاریخی با ایرانیان دارند را تقبیح کردند.

«پوریم» یکی از جشن‌های سنتی و قدیمی قوم یهود است که پس از تشکیل رژیم اشغالگر اسرائیل همزمان با سیزدهم فروردین ماه برگزار می‌شود. برگزاری این جشن برای ریختن خون ۵۰۰ هزار نفر از مردم ایران است که به گواه تاریخ، با دسیسه دو یهودی نفوذی در دربار خشایارشاه، در خانه‌های خود کشته شدند؛ همان روزی که ایرانیان به عنوان «سیزده به در» به طبیعت می‌روند تا این روز را در خانه نباشند.

پیام ملت ایران در روز قدس به صهیونیست‌ها فرستاده‌ شد

حماقت توأمان اسرائیل و غیرمحبوب‌ترین مرد ایران

این سفر حتی از سوی چهره‌ها و فعالان رسانه‌ای رژیم صهیونیستی هم مورد انتقاد شدید قرار گرفته است. «یوسی ملمن» خبرنگار و نویسنده مشهور صهیونیستی با انتشار مطلبی از حساب کاربری خود در توئیتر درباره این ماجرا می‌نویسد: «دولت اسرائیل تا چقدر می‌تواند احمق باشد؟ این دولت غیرمحبوب‌ترین مرد ایران حتی در میان اپوزیسیون نظام ایران، را دعوت کرده که در مراسم یادبود هولوکاست در کنار نتانیاهو و هرتزوگ شرکت کند.»

وی عنوان می‌کند: «رضا پهلوی که ۴۴ سال در لس‌آنجلس زندگی می‌کند، خیال می‌کند که روزی برای سلطنت به ایران برمی‌گردد؛ در لس‌آنجلس اقامت دارد اما در سرزمین توهم زندگی می‌کند؛ او هرگز بر ایران حکومت نخواهد کرد.»

این خبرنگار صهیونیستی می‌نویسد: «پدرش، محمد رضا پهلوی با اسرائیل همکاری می‌کرد، اما حتی اگر نظام فعلی ایران سقوط کند، رضا پهلوی رهبر ایران نخواهد بود.» و یادآوری می‌کند: «او توسط وزیر اطلاعات، جیلا گملیل به اسرائیل دعوت شده است. این اقدام اساساً انگشت در چشم ایران کردن است.»

همچنین از نگاه صاحب‌نظران، سفر به اراضی اشغالی در شرایط کنونی که رژیم صهیونیستی با معضلات متعدد داخلی مواجه است و در ماه‌های اخیر از حل و فصل آنها عاجز بوده، اقدامی از روی عقل و منطق سیاسی به نظر نمی‌رسد.

در همین زمینه، سید عطاالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت اصلاحات در صفحه شخصی خود به سفر رضا پهلوی به سرزمین‌های اشغالی اینگونه واکنش نشان داده است: «و اما! پدر گاگول شما هم در راه اسرائیل بود. اسحاق رابین و شیمون پرز در سفر محرمانه به ایران، با بابای خجسته شما قرارداد فروش کلاهک اتمی امضا کردند و ۱.۲ میلیارد دلار نفت گرفتند خوردند و بابات را سر کار گذاشتند، حالا تو در شرایطی که دولت نتانیاهو بحران زده است و جهان دگر شده است. و جهان اسلام با فلسطینی‌ها متعاطف است و روابط منطقه‌ای ایران با عربستان و دیگر کشورها بازسازی شده است و…، در بدترین زمان ممکن در راه اسرائیل هستی! یک آدم عاقل نبود که بگوید: «شازده، الان وقت سفر نیست، یا محرمانه برو! خاطرات علم رو بخون! سر بابات کلاه گذاشتن و خندیدند! بابات فهمید!».

بلاهت دیگر شازده، انتخاب زمان سفر بعد از حضور فراگیر ملت ایران و ملت‌های مسلمان منطقه در روز قدس است. ملت ایران در روز قدس پیام خود را فرستاده‌اند، شازده حامل پیام چه‌کسانی است؟! می‌بایست به نصیحت استیون ساخر در برنامه هارد تاک BBC World گوش می‌کرد و با سیاست برای همیشه خداحافظی!

با همه آنچه گفته شد، به نظر می‌رسد اپوزیسیون کماکان بر ساختن مضحکه‌هایی از این جنس پافشاری می‌کند و هنوز توان پذیرش شکست سنگین پروژه ۱۴۰۱ ضدانقلاب را ندارد؛ غافل از آنکه با هر اقدام خود پرده از خلأ دیگری در جریان خود برمی‌دارد و با هر دست و پا زدن، در منجلاب خود بیشتر فرو می‌رود. فلاحتی نیز معتقد است: «بهترین جریانی که می‌تواند مقابل براندازی بایستد، آنها را بی‌حیثیت کند و سیاست آنها را برملا کند خود براندازان هستند.»

اقدام پهلوی برای سفر به اسرائیل از طرفی، ماهیت ضدایرانی این خاندان را بار دیگر افشا کرد و از طرف دیگر، دعوت از چهره غیرسیاسی و فاقد اعتبار همچون فرزند شاه فراری رژیم مخلوع پهلوی، می‌تواند از پشت صحنه ارتباطات این شاخه از جریان براندازی با رژیم تروریستی صهیونیست پرده بردارد و بازیگردانی موساد را در هدایت اپوزیسیون ایران نمایان سازد.


منبع: مهر

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا