ایران و جهان

میزگرد فارس با عوامل نمایش «مفیستو» مردم به تئاتر فست‌فودی عادت کردند/ مفیستو برای دانشجویان تقریبا رایگان شد/ جریان تئاتر حرفه‌ای در حال انحراف است

خبرگزاری فارس ـ گروه هنر: پروژه نمایش مفیستو به کارگردانی مسعود دلخواه مدتی است که در تالار مولوی به صحنه می رود. این نمایش سه ساعته به نویسندگی آرین منوشکین براساس رمان کلائوس مان و ترجمه ناصر حسینی مهر با بازی مرتضی اسماعیل کاشی، محمدرضا علی اکبری، ژیلا آل رشاد، امیرحسین سرداریان، پریسا رضایی، منا رستگار و جمعی دیگر از بازیگران و موزیسین ها به صحنه رفته است.

داستان مفیستو از یک شخصیت آلمانی است که تحت شرایط مختلف دوستان خود را قربانی کرده و برای منافعش تحت رژیم آلمان نازی قرار می گیرد درحالیکه بی توجه به وضعیت دیگران هنرمندان هم صنفش را قربانی می کند.

مسعود دلخواه کارگردان نمایش می گوید که بعد از دیپلم تصمیم گرفته الهیات بخواند اما بین دو رشته الهیات و تئاتر تردید داشته ، وی میگوید که از من می پرسند که اگر تئاتر نمی رفتی چه کار میکردی من هم میگویم روانکاوی یا دیگر رشته های علوم انسانی میخواندم. وی تحصیلاتش را در آمریکا گذرانده و نمایش های زیادی آنجا اجرا کرده و نزدیک پانزده سال است که دوباره به ایران بازگشته است.

نشست عوامل نمایش مفیستو با حضور مسعود دلخواه کارگردان نمایش، پریسا رضایی، مرتضی اسماعیل کاشی و محمدرضا علی اکبری در خبرگزاری فارس برگزار شد مشروح آن بدین شرح است:

*جناب دلخواه به عنوان سوال نخست بین این همه نمایشنامه های خارجی و ایرانی و با سوژه های متعدد چطور شد که موضوعی درباره آلمان نازی و سوسیال دموکرات ها و وضعیت هنرمندان آنها را برای چنین پروژه بزرگی انتخاب کردید؟

ما کارمان در وهله اول تئاتر و آن هم تئاتر با کیفیت است ، یک نمایشنامه خوب هم می تواند ایرانی و هم خارجی باشد پروژه مفیستو هم به چند دلیل انتخاب شد و شکل گرفت:

نخست اینکه تلاش کردیم اثری فاخر بدون کمک از ستاره های مشهور سینما شکل دهیم، در بین بازیگران ما هم آماتورها و هم بازیگران حرفه ای هستند خوشبختانه تاکنون هم موفق بودیم، دومین نکته به صحنه رساندن اثری مهم و هنری از جهان بود گرایش من همیشه به آثار جهان شمول بوده است، مثل آثار چخوف، شکسپیر و دیگران. به همین دلیل نزدیک هشتاد و اندی بازیگر، همسرا، نوازنده ، خواننده و عوامل مختلف صحنه از شهرهای مختلف دراین کار با ما همراه شدند.

*بازخوردها چطور بود؟

خوشبختانه بیشتر از مثبت بود، ما توانستیم بسیاری از نیروهای مستعد اما بیکار را اعم از فارغ التحصیلان تا دانشجویان تئاتر به کار دعوت کنیم، با فراخوان ما از شهرها  و دانشگاه های مختلف بسیاری افراد اعلام آمادگی کردند تئاتر مولوی هم خیلی استقبال کرد خیلی از این افراد امکان ورود حرفه ای به تئاتر را نداشتند ما هم با این فراخوان جذب استعداد کردیم.

*به دردسرش می ارزید؟

بله همیشه کار کردن با جوانان و حرفه ای ها برایم اولویت داشت در آمریکا هم که کار میکردم همواره چنین ترکیبی را حفظ کردم، درباره این پروژه خاص هم آقای حریری مدیریت تئاتر مولوی در ابتدا پیشنهاد برپایی کلاس آموزشی دادند اما بعد با یکدیگر تصمیم گرفتیم جذب استعدادها را در همین پروژه داشته باشیم.

*برای این پروژه پیشنهادی هم برای ستاره های سینما داشتید؟

خیر به این پروژه برای کار جوانان نگاه کردیم و ورود ستاره ها بدان ممنوع شد ، حداقل پانزده نفر از بازیگران حرفه ای سینما و تئاتر برای این کار به من درخواست دادند اما من بهانه بودجه آوردم و قبول نکردم چرا که نه پول تأمین داشتیم و نه قرار بود از ستاره ها استفاده کنیم.

*چه تعدادی برای پروژه در فراخوان شرکت کرده و آزمون دادند؟

تقریبا هفتصد نفر حتی ما برای برخی نقش ها از دو بازیگر استفاده کردیم تا بیشتر از نیروها و استعدادها استفاده کنیم، خود مرکز تئاتر مولوی هم حمایت کرد سالن در اختیار ما قرار داد با وجود اینکه بودجه خاصی هم نداشتیم، تلاش هایی هم مدیریت و معاونت فرهنگی دانشگاه تهران کردند منتها ما منتظر تحقق قول هایمان از وزارت علوم و مرکز هنرهای نمایشی هستیم هنوز که حمایت مالی نشده ایم و حدود ۴۰ میلیون از جیبمان خرج کردیم.

برخی به من می گفتند که تو یا دیوانه هستی یا عاشق، من هم می گفتم یک دیوانه عاشقم!

واقعا شاید کسی باورش نشود با این تعداد افراد از شهرهای مختلف بدون قرارداد و وضعیت مالی مشخص چطور کار میکنیم؟!

من از همه متولیان کشور برای راه اندازی تئاتر دانشجو محور کمک خواستم اگر این دعوت جواب بدهد ما به اهدافمان رسیده ایم اگر نه که مسئولان فرهنگی ـ هنری سرشان را زیر برف کنند  و از کنارش رد شوند، دیگر این کار را به هیچکس پیشنهاد نمیکنم و اعلام میکنم که شکست خورده ام، بهرحال همه وزارتخانه ها بودجه فرهنگی دارند که شاید از آن به خوبی هم استفاده کنند چه اتفاقی بهتر از این کار و حمایت تئاتری می تواند باشد.

*گفته بودید که یک تعداد افراد را به صورت رزرو در بخش نمایشنامه خوانی قرارداده اید؟

بله هفتاد نفر هستند تعدادی که در این نمایش پذیرفته نشدند اما مستعد بودند، برای شنبه ها با مولوی انتخاب کردیم تا از آنها استفاده کنیم همه اینها منتظر شروع کار هستند. در کل الان ۱۵۰ نفر بدون چشم داشت دل به کار بسته اند. امیدوارم این پروژه جواب بدهد و مسئولان کمک کنند تا ما هم به این فکر نیافتیم که با وجود چند ستاره سینما و موزیک و حرکات موزون مردم را شاد کنیم!

*یعنی با تئاتر کمدی و شاد مخالف هستید؟

خیر، منتها جریان تئاتر حرفه ای در ایران الان در حال انحراف است و به سمت گیشه، تجارت و ستاره پروری رفته است درحالیکه در همه دنیا ستاره پروری اواخر قرن هجدهم به اتمام رسید ما الان انگار در اواخر قرن هجده هستیم که مردم به خاطر ستاره ها به تئاتر و سینما می آیند، نه به خاطر محتوای کار!

منتها ما یک جریان کوچکی شدیم که میخواهیم تئاتر سالم کار کنیم، کیفیت تئاتر را بالا ببریم، چرا که تئاتر بر فرهنگ تأثیرگذار است و دانش انسان را نسبت به جهان پیرامونش بالا می برد.

*با ورود بازیگران سینما به تئاتر مخالفید؟

به هیچ وجه. یک بازیگر حق دارد هر جا که بخواهد بازی کند. حتی خود من ممکن است در کارهای دیگرم از چهره های سینمایی هم استفاده کنم. اما نه به خاطر  گیشه بلکه به خاطر محتوا بهرحال این درست است که تئاتر به بازیگر سینما وجهه می دهد در سراسر دنیا افرادی مثل آل پاچینو، کوین اسپیسی، نیکول کیدمن و مریل استریپ تئاتر کار میکنند چرا که وجه فرهنگی دارد نه پول!

پس من نه تنها مخالف نیستم بلکه حمایت هم میکنم منتها امروز انگار هر کس که بازیگر شده ضرورتا کارگردان هم هست، کارگردانی تحصیلات و تخصص می خواهد الان یکی از مشکلات ما ترافیک سنگین تقاضا برای سالن ها نیست بلکه زیادی کارگردان است، شما ببینید در سینما نمیتوان یک مرتبه کار بلند سینمایی ساخت اما در سالن کسی که پول دارد راحت می تواند امکانات و چهره ها را در اختیار بگیرد، اینها انحرافات تئاتر است وگرنه همه نوع تئاتر باید باشد و سلیقه ها باید تأمین شود.

در نهایت هر کسی که ادعای فرهنگ و هنر دارد باید آن را در عمل هم نشان دهد، ما الان هنرمندان زیادی را می بینیم که به دام تجارت افتاده اند علتش هم یارانه دولتی در تئاتر و باب شدن تئاترهای بی کیفیت است که هیچ نظارت هنری ندارد.

*آزمون برای قبول بازیگر چگونه انجام شد؟ مثل سلام سینما؟

اتفاقا در یک جاهایی مثل سلام سینما هم بود، ای کاش فیلمبرداری هم میکردیم، بهرحال سال گذشته ما یک مرتبه با هجوم متقاضی روبه رو شدیم، دو مرحله تست گرفتیم ابتدا مونولوگ هایی برای آقایان و بانوان گذاشتیم تا حفظ کرده و آن را اجرا کنند از بین این تعداد ۷۰۰ نفر، نزدیک صد نفر پذیرفته شدند مرحله دوم منتخبان ما با بازیگران حرفه ای مان دیالوگ میگفتند از بین اینها هم نفرات نهایی برگزیده شدند کسانی هم که انتخاب نشدند گروه نمایشنامه خوانی را تشکیل دادیم در نهایت تست دو روزه ما ۱۰ روز طول کشید.

*زمان کار نسبت به نمایش های معمول طولانی تر بود آیا این ترس را نداشتید که مخاطب با نمایش همراه نشود؟

بله این ترس که همیشه وجود دارد مردم به تئاترهای فست فودی عادت کرده اند این نگرانی طبیعی است اما هر چه با کار بیشتر پیش رفتیم دیدیم که خیر مردم علاقه مند هستند حتی ابتدا کار چهار ساعته هم بود ، به تدریج کوتاه تر شد اولین اجرا سه ساعت و چهل دقیقه شد اما تماشاگر استقبال کرد با اینکه صندلی ها هم خیلی راحت نبود، من اگر بودجه دستم بود اولین کار صندلی های تالار مولوی را عوض میکردم یا طرحی میدادم که راحتتر شوند!

*خانم رضایی لطفا شما هم درباره نقشتان صحبت کنید آیا از اینکه در این پروژه ایفای نقش کردید راضی هستید؟

از راضی بودن هم بیشتر با کمال میل این کار را قبول کردم و الان هم خیلی خوشحال هستم هر شب که می گذرد غمی مرا فرا می گیرد که کار به زودی به پایان می رسد و دلم تنگ می شود.

من عاشق نقش میریام هستم شخصیت واقعی و مستند من هم وجود داشته که البته پایان زندگی اش تنها با مرگ خودش و همسرش نبوده بلکه فرزندی هم داشته است  و خوشحالم این شانس را داشتم با آقای دلخواه کار کنم ایشان کارگردان بسیار صبور و با گذشتی هستند و به همه فرصت کار کردن را دادند.

*جناب اسماعیل کاشی شما نقش اصلی (هندریک) را بر عهده داشتید درباره نقش توضیح دهید و ناآرامی درونی او ، چرا علی رغم موفقیتی که در شغلش داشته باز هم تشویش و ناراحتی او را دربر گرفته بود؟

بهرحال این انسان وجدان هم داشته و به نقطه ای می رسد که می بیند ایده آلش نیست با اینکه به همه آرزوهایش رسیده است، همین عذاب وجدان از دست دادن رفقایش او را اذیت می کرده است.

بهرحال هر بازیگری دوست دارد در این نقش بازی کند چرا که فراز و فرودهای زیادی دارد و تحولی را در شخصیتش شاهد هستیم که کمتر در کاراکتر دیگری وجود دارد. براساس رمان مان عنوان دوم رمان داستان یک پیشرفت شغلی و الحق هم درست است.

جناب دلخواه هم خودشان معلم بازیگری هستند، این بزرگترین  امنیت برای یک بازیگر است که بداند کارگردانش با تیزبینی همه حرکاتش را درنظر دارد و هیچ لحظه تصنعی از دستش خارج نمی شود. من حتی تدریس بازیگری ام را هم مدیون تکنیک هایی هستم که در ارتباط با ایشان فرا گرفتم. دلخواه بیش از هر عنصر دیگری در کار به بازیگر اهمیت می دهند بنابراین با قاطعیت میگویم که اگر دراین کار ما صحنه و لباس و گریم هم نداشتیم باز موفق می شدیم چرا که تأکید ایشان بر بازیگر بود.

بنابراین من همیشه منتظر نظرات کارگردان درباره کارم هستم تا به طراوت کارم بیافزایم.

*کار با کسانی که تجربه کم داشتند، اذیت کننده نبود؟

اذیت شدنی لذت بخش بود هرچند من خودم هم الان جایگاهی در تئاتر ندارم اما همینجا که هستم هم هیچ نیستم، با این حال از روز اول هم دانشجو  و هنرجو بودم و از اساتید اجازه میگرفتم و سرکارهایشان حضور پیدا میکردم پس منم نقطه اولم همان جا بود که الان دیگر آماتورها هستند.

در تئاتری که همه عوامل حرفه ای هستند به نظرم ذوق و شوق کم است، نتایج آماری هم برای ما ثابت کرد که حضور از همه نوع تجربه و استعدادی بسیار به تجربیاتمان افزود، همه بچه های ما از جلو تا پشت صحنه با عشق کار کردند و این همان چیزی بود که ما میخواستیم و به ما انرژی میداد.

*جناب علی اکبری شما نقش «اتو»، یک شخصیت انقلابی را در نمایش ایفا کردید که بر مواضع خودش ایستاد، نظرتان درباره کاراکتر و نمایش چیست؟

ابتدا بگویم که این نمایشنامه برای همه دوره ها و افراد حرف برای گفتن دارد ، حتی من اعتقادم این است که یکی از مفیستوهای تئاتر ایران الان در حال اجرا است و این برای ما خیلی معنا دارد، آدم هایی که از یک نقطه شروع کرده و با ما هم دوره بودند حال میبینیم که چطور تفاوت پیدا کرده اند!

درباره نقشم هم باید بگویم که نقش اتو کم نظیر نیست فردی که یک دیدگاه سیاسی خاص دارد نماینده آدم هایی است که ثبات عقیده دارند و پایمردی می کنند، این افراد مثل خیلی حرفه ای های ما نیستند که تئاتر را پله پیشرفت خود کنند اینها برای کارشان ارزش قائل هستند.

یکی از ویژگی های این کار نیز حضور جوانان تا پیشکسوتان است، این نمایش درباره انسان است نه مواضع سیاسی خاص!  و نشان دهنده تحولات اجتماعی در یک جامعه و تغییر انسان ها در این تحولات.

نکته دیگر حضور در کار دکتر دلخواه است، کار با ایشان با کسانی که اصلا بازیگر را نمی شناسند و تنها به دنبال خلق یک اثر معمولی هستند متفاوت است خیلی کارگردان ها سعی میکنند فقط مهره بچینند درحالیکه بازیگر مهر نیست روح و روان دارد، کسی که این را بفهمد دیگر از بداهه سازی بازیگر اعتراض نمی کند چرا که میداند این بازیگر الکی کاری نمیکند به قولی خاک بازی نمیکند! بلکه میخواهد به جایی برسد ضمن اینکه مسیر اشتباه را هم میشناسد این خیلی برای من ارزشمند بود.

*آیا در این بداهه ها خطایی هم رخ می دهد؟

طبیعتا خیلی وقت ها به ویژه در چنین کاری با این تعداد عوامل صحنه امکان خطا هم هست، بخشی از این خطاها هم به سالن برمیگردد که ما در آن اجرا میکنیم، این اجرا برای جایی مثل سالن اصلی تئاتر شهر یا تالار وحدت مناسب بود، منتهایی جایی مثل وحدت نیاز به بودجه و پول میلیونی دارد که ما هم نداشتیم، منتها ما الان خود را تطبیق داده ایم، با این حال باید هشیار باشیم و نسبت به تغییرات واکنش نشان دهیم این درس دکتر دلخواه به ما بوده است.

بازیگر تئاتر نباید نسبت به صحنه ها بی تفاوت باشد و تنها دیالوگ خود را بگوید و برود، بازیگر باید صحنه هار ا زنده و تبدیل به فرصت کند. مخاطب به خوبی یک بازیگر و دیالوگ زنده را از مرده تشخیص می دهد.

درپایان بگویم این کار یک تجربه عجیب برای همه ما بود که من تصور میکنم هیچوقت دیگر تکرار نخواهد شد چه در گذشته و چه الان که سی و شش سال دارم و درآینده نیز تجربه نخواهد شد یک چیزی شبیه معجزه برایمان بود.

*آماری از وضعیت فروش داشته اید؟

دلخواه: خیر الان که هنوز یک ماه نشده اما هر شب سالن پر رفته ایم منتها تخفیفات زیادی به دانشجویان دادیم که باور نکردنی است همه کارها شاید یک روز یکشنبه را با تخفیف نیم بها برای دانشجویان بگذارند اما ما از بلیت سی تومنی هر روز کار را برای دانشجویان دوازده تومن اجرا کردیم و این تقریبا به نسبت این عوامل و ساعت نمایش رایگان بوده است پس آنقدرها روی گیشه حساب نکردیم.

نکته دیگر اینکه خوشبختانه ما هیچ حاشیه ای نداشتیم حتی اینکه یک نقش و دو بازیگر هم نگران بودیم که شاید مشکلی و حسادتی ایجاد شود اما بچه ها ارزش کار را فهمیدند و حامی هم بودند.

در نهایت مطمئنا هیچ تئاتری نیست که همه آن را دوست داشته باشند لزومی هم ندارد چرا که هر تئاتری تماشاگر خاص خود را دارد اما آنچه در نقدها من خواندم این کار برای هر سن و سال و تفکری با هر زمینه ای قابل ارتباط گرفتن بود و همین بهترین تبلیغ برای کار ما محسوب می شود.

ممنون از وقتی که شما و گروهتان گذاشتید. به امید موفقیت در این نمایش.

ما هم از شما ممنونیم.

خبرنگار:زهره سعیدی 

انتهای پیام/

 


منبع: فارس

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

how many casibom casibom casibom
دکمه بازگشت به بالا