ایران و جهان

زبان بصری ما وامدار شاهنامه است/ برگ‌های نگارگری در موزه‌های دنیا

خبرگزاری مهر-گروه هنر-آزاده سهرابی: نام شاهنامه فردوسی آنقدر پرآوازه است که لزومی نباشد درباره اهمیت آن و شاعرش توضیح داد. هرچند این روزها کمتر سراغش می رویم تا برای کودکان از روی آن مطلبی نقل کنیم، کمتر هنرمندها برای خلق یک اثر هنری به آن رجوع می کنند، اما در اهمیت شاهنامه فردوسی فارغ از اهمیت ادبی آن و تاثیری که در حفظ و نگهداری زبان فارسی داشت و روایت های حکیمانه و گسترش فرهنگ پهلوانی که در دل خود دارد، همین بس که در طول تاریخ هنر این سرزمین یکی از متونی که تجلیگاه جلوه هایی از هنرهای نمایشی و تجسمی بوده همین متن خلق شده در قرن چهارم هجری قمری است که فردوسی آن را در نزدیک به ۶۰ هزار بیت سرود.

از نقالی ها و پرده خوانی ها و… که بگذریم تنها دو شاهنامه «بایسنقری» و «شاه طهماسب» می تواند معرف ظرفیت بالا و پیوند ادبیات و هنر در سرزمینمان باشد که از میراث های ملی گرانبهای این سرزمین هستند.

۲۵ اردیبهشت ماه، سالروز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی بهانه ای شد تا نگاهی داشته باشیم به مهمترین نسخه های دست نویس نگاره دار شاهنامه که توسط جمع کثیری از نگارگران زبده ایرانی در دوره های مختلف تاریخی خلق شدند.

محمد علی رجبی نگارگر و پژوهشگر با مروری تاریخی درباره اهمیت شاهنامه در پیوندش با نگارگری به خبرنگار مهر گفت: نگارگران ما از دیرباز متوجه این موضوع شده بودند که برای گسترش هنری چون نگارگری باید به زبان جامعی مثل ادبیات رجوع کنند تا به این وسیله هم زبان تجسمی گسترش پیدا کند و هم لایه های ظریف ادبیات به تصویر در بیاید بنابراین در این راستا نگارگران چهار نوع متن ادبی را شناسایی کردند.

وی در توضیح این متون ادبی بیان کرد: اولین متنی که نگارگران شناسایی کردند متون ساده تاریخی بود چرا که این مضامین به راحتی به صورت نقاشی در می آمد؛ مانند کتاب جامع التواریخ. اما هنرمندان می‌خواستند حرف های مهمتری بزنند و لایه های عمیق تری در بیان هنری خود داشته باشند به همین دلیل سه نوع کتاب دیگر را شناسایی کردند؛ ابتدا کتاب‌های اخلاقی بود که باز هم روایت های ساده ای داشتند، دوم شاهنامه فردوسی بود که هم متنی روایی است و هم حکمی و هم مسائل ظاهری در آن مطرح است و هم بیانگر مسائل حماسی است و همچنین لایه های عمیقی دارد. در آخر هم سراغ متون عرفانی مانند خمسه نظامی آمدند و درنهایت اوج تعالی بیان در نگارگری را باید در همنشینی اش با غزل جستجو کرد.

رجبی ادامه داد: از دوره صفوی به بعد نگارگران سراغ متون مذهبی و دینی و قصص انبیا هم آمدند. البته پیش از این هم روی مضامین مذهبی کارهایی انجام شده بود اما به این شکل گسترده نبود.

فردوسی گرچه مضامین ساده ای را در اشعارش انتخاب کرده و این مضامین را به شکل حماسی روایت می کند که برای هر نگارگری جذاب است، در عین حال مثل همه حکما ظاهر را پلی برای رسیدن به حقیقت و حکمت قرار داده استوی در توضیح ویژگی های عمده شاهنامه برای این میزان توجه نگارگران در طول تاریخ به تصویرگری روایت های آن اظهار کرد: شاهنامه دو ویژگی عمده برای نگارگران داشته و دارد. فردوسی گرچه مضامین ساده ای را در اشعارش انتخاب کرده و این مضامین را به شکل حماسی روایت می کند که برای هر نگارگری جذاب است، در عین حال مثل همه حکما ظاهر را پلی برای رسیدن به حقیقت و حکمت قرار داده است. او در واقع می خواست اعلام کند ایران با اعتقادهای عمیق خود از دیرباز فرهنگی توحیدی داشته و اینکه ما ملتی بودیم که هرگز بت نپرستیدیم و بهترین زمینه برای پذیرش فرهنگ اسلامی را داشتیم.

رجبی ادامه داد: تمام داستان های شاهنامه جدال بین خیر و شر و دعوت به سمت خیر است و فردوسی یک کارگردانی زیبا در همه اشعارش انجام داده است. او بعد از روایت هر داستان با خواننده اشعارش مستقیم صحبت می کند و از حکمت سخن می گوید. همچنین برای نقاشان چند لایه بودن اشعار شاهنامه جذاب است.

وی با اشاره به دو شاهنامه مشهور بایسنقری و شاه طهماسب گفت: در هر دوی این شاهنامه ها نگارگران هم مانند فردوسی هم از حکمت می گویند و هم مسائل روز خود را به بیان تصویری در می آورند. به طور مثال در زمان شاه طهماسب پناهنده شدن شاه همایون پادشاه هند به ایران از نکات مهمی بود که بسیار در تاریخ مورد توجه قرار گرفته است و در یکی از تابلوهای این شاهنامه و در خلال روایت شاهنامه این موضوع هم روایت می شود. 

رجبی با انتقاد از هنرمندان معاصر که عموما درک جامعی از شاهنامه ندارند، اظهار کرد: مردم در زمان قدیم بسیار با شاهنامه عجیبن بودند درحالیکه در فرهنگ عمومی امروز ما جای خالی شاهنامه به شدت احساس می شود. مردم در روزگار گذشته می دانستند فردوسی از چه چیز سخن گفته است، هنرمندان هم به لایه هایی دست پیدا می کردند که حرف روز خود را نیز بزنند.

این پژوهشگر با اشاره به تفاوت دو شاهنامه بایسنقری و شاه طهماسب نیز گفت: این دو شاهنامه به فاصله ۷۰ سال از یکدیگر خلق شدند. شاهنامه بایسنقری در دوره تیموریان کار شد و در مکتب هرات توسط عالی ترین نگارگران آن عصر خلق شد و تا آن روزگار عالی ترین تجربه در این زمینه بود. در واقع تمام تجربیاتی که تا قبل از دوره تیموری در نگارگری کسب شده بود در آثار نگارگری این دوره تجلی پیدا کرد و از نظر طراحی، ترکیب بندی، رنگ بندی و نسبت تصویر تماما تجربه ای عالی است. نکته دیگر این است که در هر دوی این شاهنامه ها در صفحه اول، تصویری به برخورد فردوسی با شاعران زمانه اش و اینکه او چگونه آنها را در شاعری مغلوب کرد اختصاص داده شده است. این یکی از نکات تاریخی حائز اهمیت این دو کتاب است اما شاهنامه شاه طهماسب اوج تعالی مکتب تبریز را در نگارگری به رخ می کشد. این شاهنامه ظرف ۱۵ سال آماده شد و بهترین نوع کاغذ و بهترین هنرهای حاشیه ای مانند جدول کشی و…در آن به کار رفت ضمن اینکه جامع ترین کتاب هنر تصویری ما تا همین امروز است.

رجبی همچنین با اشاره به اینکه قدیمی ترین شاهنامه مصور ما «کاما» نام دارد که از نظر هنری نیز در حد قابل قبولی است درباره دیگر شاهنامه ها نیز بیان کرد: دو شاهنامه مهم دیگر ما در دوره صفوی خلق شده اند که در واقع دو شاهنامه در دل یک اثر هستند.

وی درباره تفاوت های شاهنامه ها با یکدیگر نیز بیان کرد: مطمئنا تفاوت در ترکیب بندی، بیان هنری نگاره ها، تفاوت در رنگ بندی به طوری که هر رنگ شخصیت خود را در هر مکتب نگارگری دارد، ساخت و سازها و… از تمایزهای اساسی این شاهنامه هاست.

این پژوهشگر درباره شاهنامه های معاصر نیز گفت: آقایان فرشچیان و بهرامی هر کدام شاهنامه ای را کار کرده اند. از وقتی چاپ سنگی هم آمد ما نمونه های خوبی از این سبک را داریم مثلا در دوره قاجار ما شاهنامه «رشیدا» را داریم که به اسم خوشنویسش معروف است.

وی همچنین از خلق یک شاهنامه با ۳۰ تصویر توسط ۲۱ هنرمند به سفارش فرهنگستان هنر گفت که وی در این کتاب دو تک اثر ارائه داده و این کتاب هنوز منتشر نشده است.

رجبی در پایان درباره خلق شاهنامه های مصور به صورت انفرادی توسط نگارگران و نه به صورت گروهی آنگونه که در گذشته متداول بود نیز بیان کرد: در دوره جدید که هنرمندان شاهد تحولات سریعی هستند و بحران «ایسم» در دنیا حاکم است به طوریکه هفته ای یک «ایسم» جدید زاده می شود، نمی توان انتظار داشت که یک مکتب جامع در دوره معاصر بتواند وجود داشته باشد. در دنیا دیگر این موضوع منتفی است. امروزه هر هنرمند ترجیح می دهد دریافت شخصی تری از هنر را ارائه دهد به همین دلیل حتی کار شاگردان یک استاد هم با هم متفاوت است.

در دوره گذشته فرهنگ روایی در هنر ما دارای جایگاه بود

مهدی حسینی نقاش و از پژوهشگران برجسته نیز درباره اهمیت شاهنامه برای نگارگران در طول تاریخ بیان کرد: شاهنامه به خاطر اینکه نماد قدرت ما ایرانی ها بوده و هم به لحاظ اساطیری و هم از نظر تاریخی دارای اهمیت است، مورد توجه نگارگران بوده است. علاوه بر اینکه این کتاب نماد زبان ماست و پایه زبان ما را تشکیل می دهد از دوره‌های گذشته جایگاه خاصی بین مردم و خصوصا هنرمندان داشته است.

وی ادامه داد: حتی از دل شاهنامه هنرهای دیگری چون نقالی که در قهوه خانه ها شکل گرفت به وجود آمد یا نقاشان قهوه خانه ای پدیدار شدند. این هنرها در کنار نگارگری شاهنامه برای مردمی که سواد کمتری داشتند فرصت آشنایی با شاهنامه را فراهم می آورد.

در دوره ایلخانی شاهنامه بزرگ ابوسعیدی یا شاهنامه بزرگ ایلخانی را داریم و در دوره تیموریان سه شاهنامه مهم بایسنقری، محمد جوکی و ابراهیم سلطان را داریم. در دوره صفوی شاهنامه شاه عباسی و شاه طهماسب و شاهنامه شاهنامهٔ قرچغای خان یا شاهنامهٔ وینزور را داریم. در دوره قاجار هم شاهنامه داوری و چندین شاهنامه چاپ سنگی مهم به یادگار مانده است که شاهنامه علی قلی خویی از این جمله استوی درباره شاهنامه های مهم تاریخی بیان کرد: ما در دوره ایلخانی شاهنامه بزرگ ابوسعیدی یا شاهنامه بزرگ ایلخانی را داریم و در دوره تیموریان سه شاهنامه مهم بایسنقری، محمد جوکی و ابراهیم سلطان را داریم. در دوره صفوی شاهنامه شاه عباسی و شاه طهماسب و شاهنامه شاهنامهٔ قرچغای خان یا شاهنامهٔ وینزور را داریم و در دوره قاجار هم شاهنامه داوری و چندین شاهنامه چاپ سنگی مهم به یادگار مانده است که شاهنامه علیقلی خویی از این جمله است.

این پژوهشگر و نقاش با اشاره به دو شاهنامه مهم بایسنقری و شاه طهماسب ادامه داد: همه شاهنامه ها استثنایی هستند اما شاهنامه بایسنقری که در ایران هم خوشبختانه در دسترس است، با اینکه ۲۲ تصویر بیشتر ندارد اما از نظر کیفیت طراحی و ترکیب بندی مثال زدنی است. در این شاهنامه روایت از طریق فضایی که برای مخاطب ایجاد می کند بیان می شود. شاهنامه شاه طهماسب ۲۵۸ تصویر دارد که جامع ترین شاهنامه ها است. ۱۱۸ برگ از تصاویر این شاهنامه به ایران بازگشته و در موزه هنرهای معاصر تهران نگهداری می شود و یک برگش در موزه رضا عباسی است همچنین متجاوز از ۶۰ برگ آن در موزه متروپولیتن و باقی آن پراکنده است.  

وی در پاسخ به این پرسش که آیا می توان گفت شاهنامه علاوه بر زبان فارسی به نگارگری هم برای تداوم حیات قدرتمند خود تا دوره معاصر کمک کرده است، بیان کرد: البته شاهنامه یکی از کتاب هایی است که نگارگری ما مدیون آن است اما خمسه نظامی هم به همان اندازه اهمیت دارد یا کتاب هفت اورنگ جامی و حتی گلستان و بوستان سعدی هم به نگارگری ما کمک کردند اما تنوع و کیفیتی که در نگارگری شاهنامه هست در باقی موارد قابل مشاهده نیست.

این هنرمند نقاش با اشاره به اینکه او نیز روی شاهنامه کار کرده و ۷ اثری که بر مبنای شاهنامه کار کرده به زودی در نمایشگاهی گروهی در خانه هنرمندان به نمایش در می آید، گفت: در دوره معاصر هم روی شاهنامه کار می شود، یک سال پیش در نگارخانه آران نمایشگاهی جمع آوری شده بود که بسیاری از هنرمندان در آن اثر داشتند اما در دوره مدرن به دلیل اینکه رویکرد به روایتگری کمرنگ شده است در نتیجه کمتر هنرمندان سراغ آن می روند. در آن نمایشگاه نیز به سبک نوینی روی روایت ها کار شده بود.

خواندنی هایی در حاشیه یک گزارش

*شاهنامه «کاما» یکی از کهن ترین نسخه های شاهنامه است که تاکنون شناسایی شده است. به گفته کارشناسان این شاهنامه مربوط به دورهٔ سلجوقی است و دوره ای در شهر بمبئی نگهداری می شده است و اکنون محل آن مشخص نیست.

*شاهنامهٔ ابراهیم سلطان اکنون در کتابخانهٔ بادلیان آکسفورد نگهداری می شود و دربردارندهٔ ۴۷۷ نگاره است.

*شاهنامه بایسنقری در کاخ موزه گلستان نگهداری می شود. تاریخ نگارش آن به ۸۳۳ هجری بازمی گردد و خلق آن به دوره هرات باز می گردد. خوشنویس اثر ملاجعفر تبریزی بایسنقری و هنرمندان آن ملاعلی و امیر خلیل هستند. این کتاب از سوی سازمان یونسکو با عنوان میراث فرهنگی جهان شناخته می شود و تا به حال چندین بار در موزه های لندن، رم، پاریس و سن پترزبورگ به نمایش گذاشته شده است.

*شاهنامه شاه طهماسب شامل ۲۵۸ نگاره است. خوشنویسان و نگارگران بسیاری در آفرینش این اثر دست داشته اند (مانند میرمصور، سلطان محمد، دوست محمد، میرزا علی، میرسیدعلی، مظفرعلی، عبدالصمد و…). این شاهنامه در سال ۱۹۵۹ به دست شخصی به نام ادموند رُتشیلد (Edmond de Rothschild) به فردی به نام آرتور هاتون (Arthur Houghton) فروخته شد. وی برای فروش تک برگ های این اثر دست ‌نوشته، آن را تکه تکه کرد. برخی از این برگ ها در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری می شود. در نوامبر سال ۱۹۷۶، او ۷ برگ از این اثر را در حراج کریستی به فروش گذاشت. در سال ۱۹۸۸ حراجی ۱۴۴ برگ دیگر فروخته شد. در سال ۲۰۰۶ یک برگ از آن در حراجی ساتبی به موزهٔ آقاخان در ژنو به قیمت ۹۰۴۰۰۰ یورو فروخته شد.

* شاهنامه مصور دوره ایلخانی معروف به شاهنامه «دموت» یکی دیگر از شاهنامه های ارزشمند است که به دست یک عتیقه فروش پاریسی پاره پاره و پراکنده شد. تعداد نگاره های آن را حدود ۱۸۰ نگاره می‌دانند ولی هم اکنون از این شاهنامه ۷۷ برگ مینیاتوردار در موزه‌های جهان شناسایی شده است.

* شاهنامهٔ قرچغای خان یا شاهنامهٔ وینزور یکی از سالم‌ترین شاهنامه های مصور به جا مانده از قرن یازده قمری (۱۰۵۸ قمری یا ۱۶۴۸ میلادی)، معاصر دوران شاه عباس دوم صفوی است. این اثر هم اینک در گنجینهٔ قصر سلطنتی وینزور بریتانیا نگهداری می شود.

*شاهنامه نسخهٔ آستان قدس دارای ۵۱ مجلس نگارهٔ ظریف و زیبا به الوان و زر و دارای چهار سرلوح و کتیبه مذهب (طلاکاری شده) و منقش در آغاز و میان هر جلد است. تاریخ نگارش آن ۱۰۶۷ هجری است. این نسخه در گنجینهٔ مخطوطات کتابخانهٔ مرکزی آستان قدس رضوی نگهداری می شود.


منبع: مهر

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا