اسکات پترسون ایران به عنوان ابرقدرت جدید منطقه، چگونه در حال توسعه اثرگذاری خود است
ایران در نیم قرن اخیر به چنان حدی از نقطه عطف از نظر میزان نفوذ و اهرم فشار در منطقه رسیده است که میتواند از این نظر هر یک از قدرتهای منطقهای را به چالش بکشد. اگرچه هنوز این کشور در زمینه گستره تسلط خود در این عرصه با محدودیتهایی روبرو است، اما افزایش سریع نفوذ تهران باعث ایجاد چالشهایی برای ایالات متحده، اسرائیل و عربستان سعودی شده و استیلای پیشین آنان بر منطقه را تحتالشعاع خود قرار داده است. اکنون سوال این است که تهران تا چه میزان میتواند گستره نفوذ خود را افزایش دهد؟
نگاهی به دفاتر گروههای حامی شیعه در بغداد نشان میدهد که این گروهها تا چه حد به ایران وفادار هستند. یکی از دلایل این وفاداری این است که در سال ۲۰۱۴ ایران مانع از پیشرفت سریع داعش در بغداد شد و پایتخت عراق را نجات داد، در حالی که ایالات متحده با ابراز تردید نسبت به مسئله کمک به عراق و تاخیر در پاسخگویی به درخواست مقامات بغداد برای چندین ماه، عملا این کشور را در دوران نیاز به حال خود رها کرد.
در واقع پیروزی بر داعش به نوعی به سود ایران بود، چرا که این کشور توانست به عنوان یک ابرقدرت منطقهای فرصتی مناسب برای شکلدهی به وقایع منطقه به دست آورد، فرصتی که پیش از آن تجربه نکرده بود. امروزه تهران توانسته هژمونی آمریکا را در منطقه محو کند و مکررا در زمینه نفوذ و گسترش قدرت در منطقه از رقیب جدی خود عربستان سعودی پیشی بگیرد. ایران از سال ۲۰۱۱ و با همکاری متحدان خود به ویژه روسیه گامهای اساسی را در زمینه مبارزه با تروریسم برداشت که این رویه منجر به وضعیت فعلی این کشور در زمینه نفوذ در منطقه شده است.
غلبه بر داعش یک لحظه بسیار عالی برای ایران بود، به ویژه اینکه این کشور بارها آمریکا را به تشکیل داعش متهم کرده است و این اتهام با تایید دونالد ترامپ مبنی بر اینکه دولت اوباما عامل تشکیل این گروه بود، همراه شده است. هیچ شکی وجود ندارد که ائتلاف به رهبری آمریکا و جنگندههای روسیه نیز در بیرون راندن داعش از عراق مشارکت داشتهاند، اما ایران اقدامات واقعبینانهتر و پرریسکتری در این زمینه انجام داده و از این طریق بوده که به طور دراماتیکی ساختار قدرت منطقهای را تغییر داده است.
همین مسئله باعث شده رقبای منطقهای ایران مانند عربستان در پیشبرد تلاشهای خود برای جلوگیری از گسترش نفوذ ایران شکست را تجربه کنند. اگرچه ولیعهد جوان عربستان در مصاحبههای خود تلاش کرده اظهارات ضد ایرانی بر زبان آورد، اما کشور وی در تعدیل گسترش نفوذ ایران ناکام بوده است. در آخرین مورد از تلاشهای ریاض برای این منظور، استعفای اخیر سعد حریری از سمت نخستوزیری لبنان بود، در حالی که وی پس از چند هفته به لبنان بازگشت و استعفای خود را پس گرفت.
نمونه دیگر نیز مسئله یمن است، کشوری که عربستان در دو سال و نیم گذشته و تحت حمایت نظامی آمریکا تلاش کرده نیروهای حوثی مورد حمایت ایران را از آن بیرون براند، اما تاکنون کشته شدن ۱۰ هزار نفر، نابودی بیمارستانها و مکانهای تاریخی و گسترش بیماری و گرسنگی مردم یمن تنها حاصل این اقدام سعودیها بوده است. اسرائیل نیز با نفوذ نیروهای مورد حمایت ایران تا پشت مرزهای خود مواجه شده است.
در واقع ایران توانسته با استفاده از ابزارهای نامتقارن و با وجود محدودیت منابع نظامی خود نفوذش را در منظقه گسترش دهد. وضعیت سه کشور افغانستان، عراق و سوریه به وضوح نشان میدهد که ایران به چه نحوی موفق به انجام این کار شده است.
در سوریه ایران به عنوان یک عنصر کلیدی در حفظ قدرت بشار اسد و پیروزی نظامی بر داعش و نیروهای مخالف اسد که مورد حمایت آمریکا، ترکیه، عربستان، قطر و اردن بودهاند، عمل کرده است، مسئلهای که از نظر دولت اوباما غیرممکن بود.
در عراق نیز ایران از سال ۱۹۸۲ و با تشکیل مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق و گروه شبهنظامیان بدر نفوذ خود در این کشور را آغاز کرد. گروهی که دائما با دولت صدام مبارزه میکردند.
رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا در ماه اکتبر در سخنانی خواستار خروج نیروهای ایرانی از عراق در پی شکست داعش شد، اما محمدجواد ظریف، همتای ایرانی وی در توئیتر خود این سوال را مطرح کرد که دقیقا کدام کشور است که باید نیروهایش از عراق خارج شوند؟
البته نفوذ ایران به اینجا ختم نمیشود، به طوری که مغازههای عراقی مملو از کالاهای ایرانی است و از سوی دیگر سالانه میلیونها ایرانی در ایام مذهبی شیعی برای زیارت اماکن مقدس شیعیان وارد عراق میشوند. در عین حال گروههای سیاسی زیادی که با گروه های مورد حمایت ایران ائتلاف کردهاند، از هماکنون برای شرکت در انتخابات سال آینده در عراق ثبتنام کردهاند.
در عین حال ایران در افغانستان نیز نفوذ خود را گسترش داده و از دولت اشرف غنی در این کشور حمایت میکند. اکنون منافع ایران اقتضا میکند که از نفوذ داعش در افغانستان جلوگیری کند، به همین دلیل است که تعداد زیادی از نیروهای افغانی برای مقابله با نفوذ داعش در کشور خود توسط ایران آموزش میبینند [به زعم نویسنده] تا در بازگشت به کشورشان با این نفوذ مقابله کنند. در واقع این رویه راهبرد جدید ایران برای گسترش نفوذ خود در منطقه محسوب میشود.
اکنون و با توجه به همه این مسائل به نظر میرسد که راهبرد عمده و شاخص ایران در افغانستان و در سرتاسر خاورمیانه این است که این کشور قصد دارد به طور بیسابقهای به گسترش نفوذ خود در منطقه ادامه دهد. راهبردی که تهران سیاستهای خود را بر اساس آن تنظیم کرده است. اما سوال مهم و اساسی در این زمینه این است که این راهبرد به گسترش قدرت و نفوذ ایران تا چه کمک خواهد کرد؟
اسکات پترسون
منبع: کریستین ساینسمانیتور
مترجم: سید حسن روتن
انتهای متن/
منبع: فارس